نامه‌های زندان

393 نسرین ستوده مهراوهجون کنیم و ‌ از اینکه مدتیه ملاقاتتقطعشده ناراحتنباش. دوبارهصحبتمی کنیها!دلمبرایتئاترهایی ‌ هاییمی ‌ کنم. اما توهمعجبحمله ‌ درستشمی ، اون ‌ فروشی نشر ثالثو نشرچشمه ‌ های نقاشی،کتاب ‌ ،گالری ‌ رفتیم ‌ که می یکریمخانتنگشده، اما قبل از اینها دلم برایتو دخترخوشگلم تنگ ‌ کافه دارم و توی خیالم اون ‌ کنم و تو رو توی بغلم نگه می ‌ شده. دستامو باز می شم. ‌ کنم و غرقشادی می ‌ هیکل قشنگترو حسمی بوسمت ‌ هزار بار می دلتنگتم خداحافظ ماماننسرین اوین بدون تاریخ

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2