های زندان نامه 40 چیز دستیموبی پنداشتیمتهی دادن همه چیزی، اما زمانیکه آغاز شد از دست ایشد، آنگاه شعر سرودیم هر روز برایمان خاطره برایسخاوتپروردگار آنا اخماتووا بوسمت هزاران بار می نسرین ۱۳۹۰ زندان اوین ـ تابستان
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2