415 نسرین ستوده ای ای؟ آیا هرگز هوای محوطه را استنشاقکرده اند دیده زندانی طراحیشده رود، البته که تو دستگاه که مملو از بوی فاضلاب است؟ آه... یادم می اند در بازدید از زندان تنفسی نداری، اما همکارانتکه دارای دستگاه تنفسی کنند. سالن انفرادی دهندکهساعاتیدیگر زندان را ترکمی بهخود نوید می برند، راکه محکومانِ به مرگ را ساعاتی پیش از اجرای حکم به آنجا می شوند. ای؟ این سالن مخوف توسط فرزندانکوچک تو باز و بسته می دیده ایکه با ارتفاعی معادل شصتسانتیمتر، هیچ های اینجا را دیده تو تخت ی زندانیان از همان فرقی با قبر ندارند؟ جز معدودی از زندانیان، بقیه کنند که چالشی مداوم را برای زندانیان به همراه دارد. ها استفاده می تخت شود درها را در انباری بزرگی پشتسرهم بچینند، کنند می ها فکر می انسان کدام شود در انباریرویهم تلنبار کرد. تو هیچ ها را نمی اما متأسفانه انسان شوی و زندانی را از این مشکلات را نداری، دری هستیکه باز و بسته می ی عوامل این زندان، از موجودات متحرک آوری. در میان همه به داخل می تا شیر آب و دوش حمام و تأسیسات اینجا، تو با دیوارهایتکه فرزندان دهی، پسلطفاً خلفتهستند، از همه بیشتر و بیشتر وظایفترا انجام می المللی حقوق زندانیان، برای انحلال این زندان، مطابق با معیارهای بین اقدام لازم را به عمل آورید. با سپاس نسرینستوده ۱۴۰۰ اردیبهشت
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2