نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 48 او درخواست پیگیریکردم. به من قول پیگیری داده استوگفته است اگر فرستم و ‌ ها (آقایسلیمانی) می ‌ نامه بدهید من برایمدیر کلسازمان زندان بعد هم، دو سه بار از منخواستکه این هفته به ملاقات بیایید، منخودم آیم و صراحتاً گفت لواسانی نباید به سالن بیاید. من هم فعلاً ‌ به سالن می ام و عذرخواهی از شما ‌ ام و موکول به پیگیری نامه ‌ از او عذرخواهیکرده توانم به شما بگویم، ولی آقای ‌ ام. بعد به منگفت، منهمه چیز را نمی ‌ کرده ام ‌ ایم. منهم فعلاً یکگزارشتهیهکردم و فرستاده ‌ لواسانی را محدود کرده دانم تو هم با ‌ شود. خیلی دلم برایتان تنگ است، اما می ‌ تا ببینم چه می های دکترا دستم رسید. ‌ من موافقیکهکمی دست نگه داریم. عزیزم جزوه ها برایم تهیهکرده است؟ از وسایلیکه به ‌ ممنون. فقط بگو کدامیک از بچه کنند و ممکن استکمی دیرتر ‌ ای ممنون، فعلاً دارند وارسی می ‌ بهاره داده الله) ‌ دستیِ قرمز و مشکی را فریبا (خانم روح ‌ به دستمان برسد. عزیزمکیف بافته است و لطفکرد و داد به منکه حتماً به دست تو برسانم. مارک آن و رضا جان را هانیه بافته بود. گردی. اینجا همراهم ‌ ی وکالتم می ‌ اند دنبال دفترچه ‌ رضا جانگفته نیست. آخرین روزیکه مرا به زندان رساندی، دفترچه را با چند عدد چک دار گذاشته بودمکه در آن ‌ ی پلاستیکی دکمه ‌ و مدارک دیگر در یک پوشه نشستمگیر داده بودم.کنار دستمالکاغذی و ‌ قسمتدر جلو که همیشه می وقتآنپوشه را پیدا نکردی.گمانم به اینرفته ‌ کنم توهیچ ‌ اینها، ولیفکرمی استکه ممکن است آن پوشهگم شده باشد. ازجمله چک افشین ایقانی و ی وکالتم هم باید آنجا باشد. اگر نبود ‌ آقای شکاری داخل آن بود. دفترچه آید. ‌ های دیگرم است. جای مشخصی به نظرم نمی ‌ یا در میز کارم یاکیف فرستم). ‌ امیدوارم مشکلی پیش نیاید (ببخشید همراهم بوده و برایت می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2