های زندان نامه 54 که به هوا، غذا، خورشید، آب، عدالت، قانون و آزادی احتیاجدارند. عزیزم شود تو آنقدر بزرگشده باشیکه نظرت را به من بگویی؟ البته به کی می گذارم. اما لطفاً تو نیز حرمت نظر و راهی را نظرتهرچه باشد احترام می ام نگاه دار. که انتخابکرده پسر عزیزم، البته مظاهر دمکراسی و آزادی در جوامع آزاد بسیار ای از جهان آسان به دست خوشایند است. اما بدانکه هرگز و در هیچ نقطه نیامده است. تاریخ اروپا سرشار از مبارزات مردم استکه برای حقوق و نظر آزادیخود ایستادگینمودندو ازسر ناتوانیازگرفتنحقوقخودصرف نکردند تا اسم آن را «گذشت» «عدم خشونت» یا هر چیز دیگر بگذارند. ام. نه پیمان ی «قانون» و «عدالت» ایستاده عزیزم، من بر سر دو واژه شکنیکنند. «قانون» و «عدالت» دهم با من پیمان شکنم، نه اجازه می می اند که «نیما» و «مهراوه»ی من، و اگر نسیم همان قدر فرزندان این مرزوبوم «قانون» و «عدالت» وزیدن آغاز کند، قبل از همه به «نیما» و «مهراوه»یمن رسد. پسبرای زندگی بهترِ فرزندانم بازهم تلاشخواهمکرد. می بوسمت هزاران بار می ماماننسرین ۱۳۹۰ شهریور ۷
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2