نامه‌های زندان

85 نسرین ستوده آورم تا مطمئنشوم و هر لحظه ‌ یملاقاتبدهند. نیما را نمی ‌ بالآخره اجازه جوری بهتر است. دوشنبه ‌ اجازه دادند، قرار شد زنگبزنمکسی بیاورد. این هایی راکه خواسته بودی تحویل خواهم داد. احمد شهید گزارش ‌ کتاب خیلی خوب و جامعی را منتشر کرده و در بخش وکلا، اولین نفر که مبسوط توضیح داده راجع به تو است. فشار خیلی زیادی را دارند به دولت کنند. امیدوارم تأثیر داشته باشد. ‌ وارد می سی فارسی»گفتکه انتظارش ‌ بی ‌ اش با «بی ‌ احمد شهید در مصاحبه در مورد نقضحقوقبشرخیلیکمتر از اینها بوده است، ولیعملا مشاهده کرده که نقض حقوق بشر خیلی سنگین بوده است. ضمناً دستت درد های قشنگی استفادهکردی. ‌ نکنه، چقدر پلیور قشنگی بافتی و چقدر رنگ پوشمش. اینطوری احساسخواهمکردکه همیشه پیش ‌ زمستان و پاییز می روز دلم پیشتوست. ‌ هم هستیم اگرچه شبانه گویند ‌ کنند و می ‌ توانی تصورکنیکه چقدر همه اظهار ارادت می ‌ نمی ها تنهایی به سالن ‌ ی سربلندی و افتخار هستی. من هر هفته یکشنبه ‌ مایه چیز نباش. از ‌ آیم تا بتوانم در ارتباط باشم. اصلاً نگران هیچ ‌ ملاقات می الملاقات شدنت جا نخوردیم. دیگه به این چیزها عادت ‌ موضوع ممنوع کنند. برای دنیا خیلی عجیب ‌ ایم. اینها فقط خودشان را ضایع می ‌ کرده کنند. تاوان بدی ‌ الملاقاتمی ‌ استکه زنی را به خاطر چادرِ اجباری ممنوع کردند، ولی ‌ دهند و خواهند داد. به نفعشان بودکمی مراعاتمی ‌ را پسمی کند. ‌ تر می ‌ شانکارشان را خراب ‌ خواهانه ‌ های نادرستو تمامیت ‌ شیوه ها به مرخصی آمدند، بدهید ‌ لیلاتوسلیگفته بودوسایلمنرا اگر بچه اتباش. بایدمقاوم وسالم باشی ‌ کم بیاورند. مواظبخودتوسلامتی ‌ کم

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2