جستاری در ناپدیدسازی قهری 2 همیشه ناپدیدشده بودهاند. پرداختن به جنایت ناپدید سازی از این منظر نیز برای من اهمیت داشت که بستگان ناپدیدشدگان 3 نیز قربانی جنایتی هستند که پایانی ندارد. در این چنین وضعیتی خانواده فرد ناپدیدشده در مرکز توجه قرار دارد، هم از دیدگاه عامالن آن، چرا که بدین ترتیب آنان را در وحشت و اضطراب همیشگی نگاه می دارند و سبب تشدید و تداوم جو ترور در جامعه می شوند و هم از منظر فعاالن حقوق بشر و نهادهای نظارتی که آنان را قربانی این جنایت می دانند و دفاع از حقوق آنان بخشی از مبارزه با ناپدیدسازی است. در تمام اسناد بینالمللی بر رنج بستگان افراد ناپدیدشده تاکید شده و این موضوع برای من که سعی کردهام توجه بیشتری را به رنج خانواده های اعدام شدگان دهه شصت جلب کنم دارای اهمیت بود. با برداشتی مشابه بود که در 1393 مادرم، مادر همسرم و حدود بیست خانواده دیگر به یکی ال از خوشنامترین وک ی حقوق بشر 4 وکالت دادند تا پیگیر ثبت نام عزی زانشان در نزد « گروه کاری در مورد ناپدیدسازی قهری» باشد. 5 (بهکیش )1396 اما در زمان نوشتن مقاله «قربانیان کشتار تابستان 67 ، ناپدید شدگان قهری؟» ( ،)1391 زمانی که تدارک وکالت دادن مادرم، مادر همسرم و دیگر خانواده ها را فراهم میکردم ( 1392-1393 ) و زمانی که راسا اقدام کردم تا نام عزیزانم را در نزد «گروه کاری» ثبت کنم ( )1397 مطلقا به این نکته بسیار ظریف و مهم فکر نکرده بودم که آیا ما، بستگان اعدام شدگان، از نظر عاطفی و احساسی آمادگی آنرا داریم که عزیزانمان «ناپدیدشده» قلمداد شوند؟ بهتر است با مثالی موضوع را روشن کنم. ام البنین جاللی مهاجر و علی اصغر بهکیش، 3 در این مقاله «ناپدیدسازی» زمانی که در مورد انجام جنایت یا عامالن و «ناپدیدشده گی» و مشتقات آن زمانی که در مورد قربانیان بحث می شود استفاده شدهاند. 4 او به تعهد خود عمل نکرد، نقطه ای تاریک در پرونده ای درخشان در مبارزه با نقض حقوق بشر در ایران. 5 من و خانوادهام برای ثبت نام عزیزانم در نزد «گروه کاری» نیازی به وکیل نداشتی م، اما دریافته بودیم که ما، با توجه به جو ترور در جامعه، برای سال هایی بسیار طوالنی در انزوا برای حقیقت و عدالت تالش می کردیم، اما ادامه این وضعیت به هیچ وجه به نفع جنبش دادخواهی نبود، از همین رو درخواست کمک از فعاالن حقوق بشر می توانست ما را در کاهش این انزوا کمک کند.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2