101 گرا در ایران یسیاسی پسااسلام رالزی و فلسفه لیبرالیسم جان عمومی، خصوصاً آنجاکه بحث به ضروریاتقانون اساسی و عدالت پایه پذیرد درجوامعیکه دین نقش گردد،خودداریکنند. رالزهمانجا می برمی طور جوامع در کند و همین مهمی را در برداشتشهروندان از خیر ایفا می توانند های جامع دینی می حالگذار به دموکراسی (مانند ایران!)، استدلال شرطی که این کار درنهایت به وگوهای عمومی شود، البته به وارد گفت موقعیتی منتهیگردد که توسل به زبان ناب سیاسی و غیرمتافیزیکی در مباحثاتعمومی، بتواند نهایتاً از سوی عموم شهروندان مورد احترام قرار 9 گیرد. ی رالز از خرد عمومی از سوی برخی منتقدین به همسویی خوانش اولیه شناسی دین متهم شده که مطابق در جامعه *ی سکولاریزاسیون با نظریه آن، با متجددشدن یککشور و جامعه در طول تاریخ، دین نیز لاجرم از دار رالز بعدها در واکنشبه منتقدان دین 10 کشد. یعمومی پاپسمی حوزه که اشاره شد همین برداشت متقدم موضع خود را تعدیلکرد،گرچه چنان کرد، کل بیرون نمی ی عمومی به از عقل عمومی هم دین را از حوزه های دینی بتوانند نقشی در تحکیم ارزشهای خصوصاً در مواقعیکه آموزه های که مثلا شخصیت دموکراتیکدر فرهنگجامعه ایفاکنند،چنان لیبرال ۱۹۲۹-( مهمی در تاریخ آمریکا، از همه مشهورتر مارتین لوتر کینگ اند. داری را رد کرده برده انجیل ) با توسل به ۱۹۶۸ بندیمتأخرجانرالز ازعقلعمومیکه آنرا «دیدگاه اینرویکرد درصورت یابد. در نامد، حتی بیشتر نمود می شمولگرا از فرهنگسیاسیعمومی» می )،که در واقع ۱۹۹۷( » ی خرد عمومی ی مشهور «بازاندیشی در ایده مقاله *secularization thesis
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2