دین در دنیای معاصر 170 هایآیینزرتشتهماهنگیانسانباطبیعت رسدیکیاز آموزه به نظرمی توانید توضیحدهید؟ یدلالاتاجتماعی این اصلمی است. درباره در باور زرتشتی، ما اشرف مخلوقات نیستیم. ما جزئی از طبیعتهستیم. دانیم و معتقدیمکه باید از محیطو طبیعتنگهداری شده می جهان را خلق ی ما برای بقاست. در دوران باستان، ایرانیان پیش از کرد و این، وظیفه صورت ادیان مختلف زرتشت، پرستش عناصر مختلف طبیعت را به پذیرفته بودند. زرتشت آمد و در این موضوع نوعی نوگرایی به وجود آورد مبنی بر اینکه ما از هم جدا نیستیم و همه در طبیعت به هم متصل ی طبیعت است و هستند. باور زرتشتی این استکه یک قانونیگرداننده کردن آب و خاک، برخلاف آن قانون عمل ما نباید با اقداماتی مثل آلوده کنیم. به همین دلیل، یکی از اتفاقاتیکه در تاریخ رخ داد این بودکه مثلاً ودفن مردگان، باگذاشتن مرده در خاک، چندین هکتار را ضایع درکفن کردند. این عادت ایرانیان بودکه مردگان را در یک جای باز که البته نمی گذاشتند تا پرندگان لاشخور پاککنند و بستگی به طبیعت داشت، می صورت گذاشتند.کسی به بردند و در جایی می هایشان را می بعداً استخوان ی دینی است و شما حتماً باید اینکار را مکتوب نگفتهکه این یک فریضه خاطر آن باورکه باید آبو خاکرا پاک نگه داریم، در مناطق بکنید ولی به و ادوار مختلف این باورها و سنن شکلگرفتند. در مناطق سردسیری، بسته،کندن زمین بسیارسختبود. این روش هاییخ دلیلوجود قسمت به ودفن به اینشکل ودفن آنجا شکلگرفت. در جاهایگرمسیری،کفن کفن ی اقتضای زمان و مکان و طبیعتش، بر پایه نبود. این عادات در هرجا به گرفتند. در باور زرتشتی، ما اینکه ما باید پاسدار طبیعت باشیم، شکل می هاییکلی صورتقطعی نداریم. بیشتر، توصیه هایی به باید و نباید و فرمان
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2