193 یچندمذهبی-چندسکولار زندگی در جامعه ایوجود دارندکه دین هایافراطی ها باشند. درسویدیگرطیف، دیدگاه آن ی دانند که نقشی برای ایفا در عرصه ای شخصی و خصوصی می را مسئله عمومیندارد. ای متعلق به کلیسای من پیرو جریان اصلی انگلیکان هستم. در خانواده ایرلند در دوبلینمتولدشدم و درحالحاضر درکمبریج از اعضایکلیسای میلیون پیرو در ۷۰ ی جهانی انگلیکان هستمکه بیش از انگلستان و جامعه ی سراسر جهان دارد. اعتقاد من این استکه مسیحیت باید در عرصه طور است اما طورکه در انگلستان این عمومی نقش ایفاکند، درستهمان نقش دین تسلط بر زندگی عمومی نیست. دین، هم باید در خدمت خیر یشخصی باشد. عمومی در جامعه باشد و هم عمیقاً یکمسئله یمتکثر سالم استکه در آن، همه از آزادی ی ایدئال من، یکجامعه جامعه ی بریتانیا دینی برخوردار هستند (از جمله آزادی تغییر دین). من جامعه دینی و ی چندین ی پیچیده را مثل بسیاری از دیگر کشورها یک جامعه ورسوم، ای نیاز به قوانین، آداب دانم. چنین جامعه سکولاری می چندین ها وشعائر بینی ایداردکه به جهان یمدنی هایجامعه مؤسساتوسازمان های دینی اجزای پویا دینی و سکولار مختلف احترام بگذارند. جمعیت ی مدرن هستند و به نظرم دقیق نیستکه این قبیل ی جامعه و سرزنده ها را جوامعسکولار بنامیم. جامعه کنند تا چارچوبی سکولار را بعضی از جوامع، از جمله فرانسه، تلاشمی بر کل جامعه تحمیلکنند (لائیسیته)که با وضعیتما در بریتانیاکه در آن ی عمومی دارد، متفاوت است. من تری در عرصه شده دین نقش پذیرفته طورکلی مخالفاین هستمکه یکدینخاصیا یکچارچوبسکولار به ی مدنی سالم کنم ما به یکجامعه خاصرا بر دیگران غالبکنیم. فکر می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2