209 ؟ ی اسلام به سر رسیده است آیا قصه طور خاصکه همچنان برقرار است، طورکل و اسلام به کارکردهای دین به گزاری فردی (نماز، روزه، حج و...) است. آیین اصلهاهمالبتهمخالف ولیطیفخیلیاندکیازتجددگرایانمسلمانکهآن خواهند آن را از حالت«وجوبفقهی» خارج گزاری فردی نیستند، می آیین کنند. مثلاً محمد مجتهد شبستری در داوریصریح و رادیکالی (رادیکال اند که دستوراتی راکه معنای لزوماً منفیکلمه)گفته ای، نه به مفهوم ریشه به عنوان «توصیه» در گزاری فردی در اسلام وجود دارد، باید به درمورد آیین گویدکه باید عنوان «وجوبفقهی». یعنیوقتیشارع می نظر گرفتو نه به نماز بگزارید، این فقطبه اینمعنا استکهچهخوباستنماز بگزارید، نه شوید! این ودرفشمی روید به جهنم وگرفتار داغ اینکه اگر نماز نگزارید می داوری بسیار متفاوتی از تلقی رایج دینی است و به بحث ما مرتبط است. ایکه از دین در جهان جدید باقی مانده و چون یکی از کارکردهایحداقلی رسدکهحتیتجددگرایانمسلمانهممایلنیستند آنرا رهاکنند، به نظرمی گزاری گویمکه آقایشبستریگفتهکه آیین گزاریفردیاست. البته نمی آیین گویمکه ایشان تفسیر متفاوتی از دستوراتدینی فردی را باید رهاکرد؛ می طورکه در ابتدا اشاره گزاری فردی ارائهکرده است. همان مربوط به آیین کردم، تجددگرایان مسلمان (یکگروه از طیف وسط)،کار تبیین طبیعی کنند. جهان را به عالمان علوم طبیعی-تجربی یا علوم انسانی واگذار می شود؟ تجددگرایان آید این استکه عقاید چه می حال پرسشیکه پیشمی دهند و دیدگاه واحدی ندارند. در مسلمان در اینجا هم طیفی را تشکیل می پردازی در قالب موضوعاتی مثل این طیف، بخش زیادی معتقدند عقیده ها پردازی توحید، نبوت، امامتو غیره،کار دین استولی نباید این عقیده ی دینهمچنانحتی در دوران ها، وظیفه با علم تعارضپیداکند. از نظر آن
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2