211 ؟ ی اسلام به سر رسیده است آیا قصه دهند یا با ایدر رابطه با تحول اسلامی، یا ارائه نمی اندچون نظریه خارج کنند. بگذارید اول راجع به همانگروه اول هرگونه دخالتی مخالفت می بودنِ نوع حرفبزنیم و بعد راجع به تجددگرایان مسلمان. علاوه برساده نگاهیکهگروه اولکهخواهانحضورحداکثری اسلامهستند، در رابطه دهند، آیا اصولاً در این نگاهْ تحول ها ارائه می با حضور در تمام ساحت شود یا خیر؟ یعنی آیا اجتماعی مبتنی بر بنیاد سیاسی در نظر گرفته می توان باکار شالوده و مبنای تحول، تسخیر قدرت سیاسی است؟ یا می تواند ایکه البته می فرهنگی هم چنینحضوری را رقم زد؟ بُعد فرهنگی به بُعدسیاسینیز بینجامد. هایظهورجریانحداکثرگراییراواکاوی برایپاسخبهاینپرسشبایدریشه کنیم. مطابق یکتلقی، جریان موسوم به تجددگرایی اسلامی واکنشی بود به رخداد فروبستگی، ناکامی یا انحطاطجهان اسلام پس از برآمدن تجدد ویژه در ترین نمود آن سرازیرشدن تجدد غربی، به غربی؛ رخدادیکه مهم های اسلامی بود. تجددگرایان طلبی، به سرزمین قالب استعمار و سلطه آوردنآنچیزیبودند دست دنبالنوعی«بیداریاسلامی» برایبه مسلمانبه گفتند. یاسلام»سخنمی رفته عنوان«بازیابیشکوه ازدست که از آنتحت طورخاصبنیادگرایانمسلمان،ازدل گرایانوبه لحاظتاریخی،حداکثری به تجددگرایی اسلامی درآمدند. درستاستکه اکنون تجددگرایانمسلمان کنند از جریان بنیادگرا فاصله بگیرند و خودشان را جای دیگری سعی می لحاظ تبارشناسی تاریخی، جریان بنیادگرا از دلِ جریان تعریفکنند ولی به الدین اسدآبادی (افغانی)، اقبال ی امثال محمد عبده، جمال تجددگرایانه گرایی اسلامی، حاصل ها درآمد. حداکثری لاهوری، رشید رضا و مانند آن جهت، ی تجددگرایی اسلامیِ قرون هجدهم و نوزدهم بود.ازاین پروژه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2