دین در دنیای معاصر

213 ؟ ی اسلام به سر رسیده است ‌ آیا قصه فعال دارند، مانند محمود بینایمطلق (متولد ‌ ی فکری نیمه ‌ ولیچندچهره اند ‌ جهت شبیه تجددگرایان مسلمان ‌ کم ازاین ‌ گرایان دست ‌ ). سنت ۱۳۱۷ خواهند به اسم دین ماشین ‌ گرا شوند، یعنی نمی ‌ خواهند حداکثری ‌ که نمی ها ‌ خواهند حکومتکنند یا دانشگاه ‌ قدرتسیاسی را به دست بگیرند، نمی جهت، بسیار ‌ را در دست بگیرند و «انقلاب فرهنگی» کنند. ولی ازیک ی ‌ اند؛ از جهت اینکه با پروژه ‌ گرایان یا بنیادگرایان مسلمان ‌ شبیه حداکثری اند. ‌ اند و با سکولارشدنِ حقوق سخت مخالف ‌ کردن علوم موافق ‌ اسلامی ی ‌ شان را کسب، حفظ و توسعه ‌ گرایان، پروژه ‌ ولی برخلاف حداکثری اند و این در حالی استکه قدرت ‌ قدرت سیاسی به اسم دین قرار نداده گرایان مسلمان چنان محوری است که گویی ‌ سیاسی برای حداکثری تر است. این تعبیر صریح و غریبی استکه ‌ از توحید و امامت هم مهم الله خمینی بهکار برد مبنی بر اینکه حتی اگر امام زمان هم پای تأسیس ‌ آیت ی ایشان این است: ‌ حکومت اسلامی قربانیشود، باکی نیست. عینجمله «حفظجمهوری اسلامی از حفظ یک نفر، ولو امام عصر باشد، اهمیتش گرایان مسلمان ‌ بینید که تأسیسحکومتبرایحداکثری ‌ بیشتر است»؛ می تا این حد محوریت دینی دارد. تردید ندارمکه منتقدان خواهند گفتکه وارگیحکومت» استو این ‌ محوری بنیادگرایانمسلمان «بت ‌ اینحکومت عنوان حکومتگری ‌ هیچ ‌ گرایان به ‌ انتقاد به نظرم وارد است. اما برای سنت گرایان این نوع وسواسو بلکه اعتیاد نسبتبه ‌ اینمحوریترا ندارد. سنت یقدرتسیاسیمدرن به اسمدینرا وسواسیمدرن ‌ کسب،حفظو توسعه گیرند. ‌ دانند و از آن فاصله می ‌ های «اصیل» دینی می ‌ ارتباط با دغدغه ‌ و بی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2