دین در دنیای معاصر

215 ؟ ی اسلام به سر رسیده است ‌ آیا قصه گرا» است. در این طیفِ وسیع وسط باید یک جریان دیگر را ‌ از «سنت گرایان خیلی ‌ هم در نظر بگیریم: جریانصوفیانه یا تصوف اسلامی. سنت کنند از میراث تصوف اسلامی برای بسط ادبیات خود استفاده ‌ تلاش می گرایانهم فرق ‌ طورسنتیحتی با سنت ‌ کنند ولیجریان تصوفاسلامی، به دارد. منظورم از تصوف اسلامی چه تصوف شیعیِ معاصر و چه تصوف یشیعه و ‌ هایصوفیانه ‌ هاییکه در قالبسلسله ‌ سنیِ معاصر است؛ چه آن ایوابسته نیستند ‌ یصوفیانه ‌ هاییکه بهسلسله ‌ کنندوچه آن ‌ سنیفعالیتمی خاطر دارند. این عده هم، در ساحت ‌ جهان تصوف تعلق ‌ ولی به زیست تبیین جهان حاضر نیستند تبیینِ حتی بُعد طبیعی جهان را سراسر به علم مدرن واگذار کنند، دیگر چه برسد به اینکه بخواهند تبیین فراطبیعیجهان هایجدید واگذار کنند. ‌ را به فلسفه هاییکهگرایشصوفیانهدارند، تأکیدکمتریبرمخالفتباسکولارشدنِ ‌ آن حقوقدارندوممکن استباسکولارشدن حقوقمخالفتچندانینداشته ایندارند با وسواسو اعتیادیکه بنیادگرایان ‌ باشند. همچنین اینعده میانه مذهبی نسبتبه تسخیر و انحصار قدرتسیاسی مدرن به اسم دین دارند. ربط به دین ‌ ها، چنین وسواسی حاصل «دنیاطلبی» است و بی ‌ از نظر آن گزاری جمعی مصرّند، ولو با تفسیر خودشان ‌ است. اما صوفیان بر آیین های خاص جمعی ‌ گزاری ‌ سری آیین ‌ که ممکن است شامل سماع و یک طور این عده بر ‌ اند. همین ‌ باشد که به آداب «ارتدکس» دینی اضافه کرده حال بر مغز آن بیشتر تأکید ‌ گزاری فردی تأکید زیادی دارند و درعین ‌ آیین دارند تا پوستآن. یعنیصوفیان به آنطیفاز نواندیشاندینیشبیه نیستند خواهند به چیزی تبدیلکنند که در حد ‌ گزاری فردی را می ‌ که حتی آیین «توصیه» اهمیتدارد و نه اینکه «وجوبشرعی» داشته باشد.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2