دین در دنیای معاصر 32 کنونیرشدجمعیانسانیاست. دیندر اینمرحله ازرشد بشر ناگزیر است اندیشی راکنار گذاشته وخود را با مقتضیاتزیستمدنیهمسو کند کهنه ی مؤمنان ایجاد نماید که حرکتی جمعی ملهم از تا بتواند هویتی در جامعه ها ایجاد هاییهمچون ماهیتمعنوی انسان و برابری انسان اصول و ارزش ها از روح انسانیو درنظرگرفتن اینپدیده نماید. باور دین به دارابودن انسان یانسانازسایرموجودات، نوعیوحدتبینش عنوانعنصرمتمایزکننده به شود. چنین نگاهی با تعریف را نسبت به ماهیت متعالی انسان سبب می ها عنوان عنصری معنوی، نوعی برابری روحانی را برای انسان انسان به تواند مبنای متافیزیکیِ برابریِ حقوقی و اجتماعیِ گیردکه می در نظر می ها، فارغ از جنسیت، نژاد، رنگ، زبان و ملیت، در نظر گرفته شود. انسان چنین بنیادین و نیز قوانین شرعی پیروان ادیان باید بتوانند بین اصولی این ها در ایکه آیین آن دین خودکه مبتنی بر مقتضیاتمحدود زمانی و مکانی آن ظاهر شده است، تمایز قائلشوند. چنین تمایزی استکه زمینه را برای ها را سازدکه یگانگی انسان های جمعی فراگیرتری آماده می ایجاد هویت شود. مجسممی توانندانجامدهند،قراردادن تریناشتباهیکهرهبرانوجوامعدینیمی فاحش ی هویت جمعی باورمندان آن دین در برابر هویتگروه دیگری از جامعه بشری، اعم از دینی یا غیردینی، است.چنین تمایلیکه توانسته استبا تکیه های سیاسی و اجتماعی دانشمندان علوم اجتماعی و به برخی از تحلیل یکتبمقدسه زیستیوجهیموجه نیزبیابد،درتضادباحقیقتمورداشاره طور مقصد ادیان در ایجاد جهانی در رابطه با ماهیتمعنوی انسان و همین های مملو از عدالت و برابری است. نقض چنین اصلی توسط سیاست انداز برخی ی سیاسی و یا رویکردهای تفرقه پرستانه ی میهن خودخواهانه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2