79 های دینی و عرفی ی لزوم تعامل نگرش درباره با بنیادگرایان اسلامیسر ستیز دارند و مفتخرانه مدعی فرهنگروشنگری عنوان عنوان بخشی از سنتکلیسایکاتولیک و خواه به هستند، خواه به کاران با گروه ی خاص آیین پروتستان. از سوی دیگر، این محافظه ثمره گرایان» اند زیرا برخی از «چندفرهنگی نامتجانس دیگری نیز همگام شده اند. این طلب لیبرال تبدیل شده جویان مبارزه گرای سابق نیز به جنگ چپ هایا«بنیادگرایانمدافعروشنگری» گرویدگانحتیگاهیبهصفنئوکان تازه اند ها ظاهراً توانسته در جدال علیه بنیادگرایی اسلامی، آن 25 اند. پیوسته عنوان فرهنگ روشنگری را بپذیرند، همان فرهنگیکه روزی با آن تحت شمول آن کردند زیرا همیشه با نیات جهان «فرهنگ غربی» مبارزه می ویژه به این دلیل جذاب شده است که اند: «روشنگری به مخالف بوده هایغربی اروپایی است شمول استبلکه ارزش تنها جهان های آن نه ارزش 26 که به "ما" تعلق دارد.» لازم به ذکر نیست که این سرزنش متوجه روشنفکران «لائیک» الاصلنیست، یعنیکسانیکهدر اصلاصطلاحمنفی«بنیادگرایان فرانسوی فرض ها ساخته شد. اما اینجا نیز پیش مدافع روشنگری» برای توصیف آن تواند توضیح دهد چرا این نگهبانان سنت ای وجود دارد که می فلسفی جویند. نوعیستیزه گرا هستند، در رفتار به شمول روشنگریکه واقعاً جهان ی یعمومی سیاسیخارجشود و به عرصه ها دین باید ازحوزه از دیدگاه آن شناسانه، تاریخ انقضای خصوصی محدود بماند زیرا از دیدگاهیشناخت گوید، «ساختار طورکه هگل می عنوان یک «دستگاه فکری» (یا آن آن به اذهانی») سر رسیده است. در پرتو یک نظام لیبرال مبتنی بر قانون اساسی، یابی هرکسیکه تواند ادعاکند که برایهویت دین باید تحملشود اما نمی دهد. واقعاً ذهنی مدرن دارد، منبعی ارائه می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2