83 های دینی و عرفی ی لزوم تعامل نگرش درباره ی یقاهره یموجه از قوه یحاکمیتیکحکومتکه استفاده مسلماً حوزه های دینی در تسلط آن است، نباید در معرض اختلافات میان اجتماع مختلف قرار گیرد، وگرنه ممکن است دولت به بازوی اجرایی اکثریتی کند. در یک ی خود را بر مخالفان تحمیل می دینی تبدیل شود که اراده توانند از نظر ی هنجارهاییکه می حکومت مبتنی بر قانون اساسی، همه شان به بندی و توجیه عمومی قانونی به اجرا گذاشته شوند، باید صورت طرفی حال، بی یشهروندان قابل درکاست. بااین زبانی باشدکه برایهمه ی سیاسی عمومی معنای ممنوعیتگفتار دینی در عرصه دولت لزوماً به ها گیری در پارلمان، دادگاه ی تصمیم نیست، البته تا وقتیکه فرایند نهادینه نظرِ های غیررسمیِ تبادل و در سطوح دولتی و اداری مشخصاً از جریان تر شهروندان جدا ی وسیع ها در میانگستره گیریِ ذهنیت سیاسی و شکل ی «جداییکلیسا از حکومت» وجود نوعی فیلتر میان این دو بماند. لازمه شده» یعنی سکولار اجازه عرصه است، فیلتریکه تنها به سخنان «ترجمه ی عمومی ی عرصه کننده خراشوگیج دهد از میان سروصداهایگوش می به مباحثاترسمی در نهادهایحکومتی راه یابند. توان آورد. اول،کسانیکه نه ی لیبرالی دو دلیل می در دفاع از چنین شیوه یخود توانند اعتقادات اخلاقی وکلماتمورد استفاده خواهند و نه می می دادن را به دینی و غیردینی تقسیمکنند، باید اجازه داشته باشند در شکل ی سیاسی مشارکتکنند حتی اگر زبانی دینی را بهکار برند. دوم، به اراده یصداهارا از گیرانهترکیبپیچیده شکلیپیش حکومتدموکراتیکنبایدبه یعمومیخارجکند زیرا برای آن معلوم نخواهد بودکه آیا با اینکار عرصه دادن به هویت افراد جامعه را از منابع محدودیکه برای تولید معنا و شکل ویژه در جاهاییکه روابط اجتماعی وجود دارد محرومکرده است یا نه. به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2