دین در دنیای معاصر 90 کنند، محدودکردن حائری یزدی، مصطفیملکیان و غیره) از آن دفاع می یعمومی است؟ کردن آن ازحوزه یخصوصیوخارج دینتنها بهحوزه گرایشان میثم بادامچی: در تفسیر من از آثار متفکرانی که پسااسلام ام، همچون عبدالکریم سروشو مجتهد شبستری و عبدالله النعیم خوانده ی آندیانتی ای استکه نتیجه شدن فرایند پیچیده (ازسودان)، پسااسلامیزه ی کتاب توضیح ی عمومی است. در مقدمه غیرانحصارطلب در حوزه گرا به یک پردازان سیاسی و روشنفکران پسااسلام امکه اگرچه نظریه داده «حکومت مدنی غیردینی» و منفک از ولایت فقیه تمایل جدی دارند، یعمومی، در معنای ارتقای زمانخواهان نوعی ازحضور دین درحوزه هم کنند. سازیاسلامرا توصیه نمی اندودرنتیجه،خصوصی اخلاقومعنویت حداقلیسازگار باشد؛ *تواند با یک«دینعمومی» گراییمی یعنی پسااسلام گرچه این نگاه را نباید هرگز وضعیتیشبیه جمهوری اسلامی تصورکرد. گرایان درمورد جایگاه دین در گرایان و اسلام تفاوت مهم پسااسلام گرا، برخلاف ی عمومی در آنجاستکه روشنفکران دینی پسااسلام حوزه گرایان کنند.پسااسلام گرایان،مفهومحکومتاسلامیرااساسا ردمی اسلام ی مدنی ایفا ای را در جامعه حالکه معتقدند دین باید نقشسازنده درعین نماید، تأکید دارند که حکومت باید نهادی خنثی باشد. مجتبی مهدوی کند پسااسلامیسم با الهام از شانتال موف، متفکر بلژیکی، استدلال می گرایان که در آن پسااسلام ی بدیل تلاشی است برای آفرینش یک مدرنیته چنین تفسیر مدرنی از 2 پردازند. به بازآفرینی و اصلاح انتقادی «سنت» می معنای گرایی به حالسنت ماند، درعین وگو با سنتباقی می سنتدر گفت کند. دشمنی با مدرنیته را رد می *public religion
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2