نجف دریابندری

۱۱5 گفت وگو درباره ی ادبیات اتمسفر یا جو در جامعهی ما، می شودگفتکه، تقریبا ًنرمال بود، مثل فشار جو در ساحل دریا مث . ال بعد از ۲۸ مرداد سقف آسمان پای و ال رفت ین آمد و فشار با هر روز هم باالتر رفت. این جو فشار طبعً ا استعدادهای شعری را به درون خودشان منعکس کرد و اگر یکی از شرایط مساعد شعر مراقبت یا دروننگری باشد، خب، جو فشار این شرایط را فراهم میکند. به این دلیل است که خیال می کنم یکی از بهترین دورهها ی شعر نو دورهی بعد از شکست ۲۸ مرداد است. ۲۸ مرداد برای روشنفکران ایران، برای جبههها ی ملی و چپ، شکست وحشتناکی بود. الزم بهگفتن نیستکه بهترین استعدادهای شعری به این جبههها تعلق داشتند. این استکه می بینیم شاعران ما تا سالها این شکست را مثل زهر ال غرغره میکنند. بد می دانید نظریهای هستکه می گوید شکست جزو ذات شعر و شاعر است. ًاعتراض هم طبعا مالزم با شکست است. آدم شکست خورده اگر به شکست خودش و به شرایطی که برایش فراهم شده اعتراضی نداشته باشد، دیگر جزو شکستخوردهها محسوب نمی شود، جزو کسانی است که با وضع موجود ساختهاند و دیر یا زود ناچار خواهند شد از این وضع دفاع هم بکنند. بنابراین، دورهی شکست برای شاعر دورهی انتخاب بین مرگ و زندگی است. من گمان َمیَکنم عل م این انتخاب را اخوان بلند کرد. باید اضافه کنم که من اینجا بههیچوج ه در مقام بررسی دستاوردهای شعری ازلحاظ شعر نیستم و به خصوص درصدد مقایسهی شعرا نیستم. این بحث دیگری است و راستش من ع ای القه هم به واردشدن در این بحث ندارم. بنابراین، یک وقت نباید تصور بشودکه من می خواهم برای دوستم، مهدی اخوان، خاصهخرجی کنم. فکر هم نمی کنم او احتیاجی به این خاصه خرجی داشته باشد. منظورم این است که هر شاعری درعمل رسالت خاصی بر عهده میگیرد. به نظر من، رسالت اخوان این بودکه با کیفیت سیاسی و اجتماعی شعرش تکلیف شعر نو را یکسرهکند. بعد از زمستان اخوان شاعر باید یا در جبههی شکست و اعتراض جای ی برای خودش دستوپا می کرد، یا دکانش را تخته میکرد. دیگر در دکان را نمی شد نیم کش وسط نگه داشت . درهرحال، در این دوره بودکه شعر نو فارسی به اصط الح خودش را پیدا ال کرد و از حد ت شهای ابتدای ی نیما درگذشت. باالخره شعر نو موفق شد و طبعا

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2