نجف دریابندری

۱۳۰ نجف دریابندری روبهرو نیستیم، با نویسندهای سروکار داریمکه در پی ادای مقصود و شناساندن ژانرهای ادبیگوناگون بیشتر به ترجمه روی آورده است. باوجوداین، در این گفتوگو، که از سری گفتوگوهای ی استکه قرار است کار ترجمه را دنبالکند، با وی صرفا به عنوان مترجمیکه آثار درجه اولی در زبان فارسی پدید آورده روبهرو می شویم و به دیگر هنرهایش نمیپردازیم. دریابندری متولد ۱۳۰۹ خورشیدی آبادان است و اکنون 76 سال دارد. او مردی نسبتا درشت اندام، خوش چهره و نکتهسنج است. محضر شیرینی دارد و دوستانش هرگاه خودش را پیدا کنند، محضرش را بر آثارش ترجیح میدهند. زبان رسا، ذهن روشن، طنز جاندار و تفکر عمیق محضر او را برای دوستانش گرم و آموزنده میسازد. گپ وگفت با او بهخاطر نکتهسنجیهایش شیرین است و خندههای قاه قاهش آن را شیرینتر میکند. باوجوداین، حافظهاش در این اواخر خیلی عالی نیست و در اثنای گفتوگو نامها و چیزهای دیگر از یادش میرود. این گفتوگو در ویالی او در زیبادشتکرج انجام شده است. *** اگرچه شما هم به عنوان مترجم و هم نویسنده وگاهی هم منتقد شهرت دارید، اما من در اینجا تنها به وجه ترجمه نظر دارم. بنابراین، اجازه بفرمای ید امروز صرفا در باب ترجمه صحبتکنیم. آخرینکاریکه ترجمهکردهاید چیست و آیا این روزها چیزی در دست ترجمه دارید؟ یا به نوشتن کاری مشغول هستید؟ دو کار در واقع مدتی است که در جریان است، اما به علت گرفتاریهایی که داشته ام هر دو نیمه کاره مانده است. یکی مجموعهی داستانهای همینگوی استکه پسرش جمع آوریکرده؛ در مجموع هشتادوچند داستان است. این کار به نیمه رسیده، ولی هنوز تمام نشده است. یکی هم یککتاب فلسفه است مال دیوید هیوم انگلیسی که مدتی است دست گرفتهام و حدود صدوسیچهل صفحه ترجمه کردهام، ولی فعال کنار گذاشتهام و حاال که قدری سرم خلوت است و از باقی چیزها فارغ شدهام ، قصد دارم دوباره دست بگیرم.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2