۱65 در محفل جمعه های نجف دریابندری نیست که این کار به پیشنهاد زهرایی صورتگرفت یا پیشنهاد خود نجف. بعدها دانستم که به همت سیما یاری سرانجام گرفت. هرچه باشد، کار مهم و باارزشی استکه در آن دوره با نام از این لحاظ درآمد. این نام گذاری ه ا ی نجف نیز فوقالعاده است: از این لحاظ ، به عبارت دیگر ، چنینکنند بزرگان و... . اهمیت از این لحاظ در این استکه مقدمهها ی نجف بر کتابهایش، مانند پیرمرد و دریا ، بخش مهمی از آثار او را تشکیل میدهد. او اولین مترجمی استکه بر کتابها یش مقدمههای جانانه نوشت و این راز را با مخاطب در میان گذاشت که این نویسنده کیست که می خواهد کتابش را ترجمهکند. عالوه بر این، زهرایی در جمع جمعهها که حاضر میشد، هیچگاه دست خالی نمیآمد؛ یک جعبه شیرینی با خود می آورد که برای . الزم بود مجلس اینکاری بودکه من از زهرایی یاد گرفتم و، بعد از او، این رویهی مرضیه را کموبیش ادامه دادم، اما در این زمینهها هیچکدام ما به پای علی امامی نمی رسیم که هربار با یک سبد میوهی تروتازه وارد میشد. من نفهمیدم این علی امامی از کجا پیدا شد و چه کسی او را به محفل آورد، اما آدم محترم و وجود مغتنمی بود . از بین پزشکان نیز، به ال غیراز د رام آرین که خواهرزادهی نجف است و همواره به دای ی خود سر می زد، دکتر نجل رحیم و دکتر جمشید لطفی به صورت پراکنده در جمع حاضر میشدند. در سالهای آخر، که گاهی فکر بردن نجف به خانهی سالمندان پیش می آمد، همواره دکتر نجل رحیم طرف مشورت بود و البته از اینکار مانع میشد. بههرحال، جمعه ه ا ی نجف جای بحث و گفتوگو یا ــ درستتر بگویم ــ گپ وگفت بود. کسروی و حزب توده و پیشهوری و مصدق و خیلیهای دیگر از موضوعات و داستانها ی همیشگی این مجلس بودند. خاطرات حزب توده و شعر و شخص اخوان ثالث و ابراهیمگلستان و احمد شاملو و امثال آنها جای خود داشت. مرحوم دکتر مرندی یکی از زبان آوران مجلس بود و از هرجا که سخن می رفت او یکی از طرفها ی بحث بود، اما هیچگاه حرفها و خاطراتش دقیق نبود و به دل من نمی نشست. یکی دو بار همکه نقلقول آورده بود، رفتم از روی کتابها چک کردم. نقلقولها را درست نیافتم؛ از خودش چیزهایی به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2