5۰ نجف دریابندری در حزب توده خب، این صحبتها را کردیم، ولی نپرسیدم چطور شد که تودهای شدید؟ ی عنی با چه کسانی رفتوآمد پیدا کردید ی ا چه کسانی با شما رفت وآمد پیدا کردند و خالصه بر اثر چه معاشرتهای ی به حزب توده پیوستید؟ من جواب خی لی روشنی برای این سؤال ندارم، برایای نکه آن موقع حزب توده ی ک جریانکلی بود. بههرصورت، این شکلی بودکه حزب توده در سال ۱۳۲5 آمد به آبادان. اتحادیهی کارگری تشکی ل شد و خیلی دامنه پیداکرد، که بعد البته منجر به اصطکاک و خونری زی شد و سرانجام بسته شد. ی عنی اتحادیهی کارگری بسته شد؟ آره، اتحادیهی کارگری بسته شد. کسانیکه در آبادان فعال بودند ی کی علی امید بود، که میدانی د علی امی د چندان نقشی نداشت. ی کی از عراق آمده بود که اصل کاری او بود، عضو حزب کمونی ست عراق بود، تحتتعقی ب بود و آمده بود به آبادان. ی یا ای ال عراقی بود عنی اص رانی؟ ایرانیای بودکه در عراق بزرگ شده بود. بهاینترتیب، عراقی هم بود. ازطرف حزب توده کاندی دای مجلس از آبادان هم شد، ولی بعد از خونریزی و بسته شدن اتحادیه ناپدی د شد و من دیگر هیچوقت اسمش را نشنیدم. بههرحال، ای ن شخص رهبر حزب توده در آبادان بود. ی ادم هست ی ک بار آل احمد هم ازطرف حزب آمد آبادان. توی مسجد سخنرانیکرد. خی لی جوان بود . احتماال همان موقع بود که بعدش رفت به بصره. آنجاها گشتی زد و چیزهای ی هم نوشت. در دورهای که ما بزرگ میشدیم اینطور ال ی بود که آدم مث رفیقی داشت یا آشنا ی ی در او استعدادی سراغ میکرد. می آمد اول به او ی ک کتابی میداد یا جزوهیکم ال خطری و خ صه یواشیواش میرفت تا اینکه سمپاتیزان یا عضو حزب یا سازمان میشد. در دورهی شما هم همینطور اتفاق میافتاد و در آبادان هم همینطور بود؟
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2