۸5 گفت وگو درباره ی زندگی آی ا در نوشتن مقاالت از کتاب معنی هنر هربرت ری د که ترجمهی شماست مایه نگرفتید؟ نه، آن کتاب بعدا ترجمه شد. دستم توی ای ن کارها بود. کتابهایی دراینباره خوانده بودم، ازجمله همی نکتاب هربرت رید. بعد از نقاشی بهگمانم بای د سراغ نثر شما هم برویم. برایای نکه نثر شما امروز ی کی از بهتری ن نثرهای زبان فارسی است. نثر امروزی است، بی آنکه از د ی روزش جدا افتاده باشد. از اول، ی عنی از همان زمان ترجمهی داستانهای فاکنر، شما نثر سرراست و درستی داشتید. می خواهم بدانم در نثر چهکسانی روی شما تأثی ر گذاشتهاند؟ ی کی از کسانی که نثرش روی من تأثی . ال احمد کسروی بود ر داشت احتما کسروی خودش نثر خیلی بدی می نوشت و نثری داشت که تقریبا همهی سبک ه ا ی مختلف فرهنگ فارسی در آن بود، ال ولی ع وه بر اینها یک چیزی درش بودکه آن خودکسروی بود. ای ن را هرکسی نمیدید. من خیال میکنم من آن چ ی ز خاص راکه در نثر کسروی بود دیدم. من حتی وقتی در مدرسه هم بودم خوانندهی کسروی بودم. می الس که انشا در ک نوشتم به همان سبک کسروی می نوشتم و چون غالب شاگردها و معلمها کسروی نخوانده بودند این کار من خیلی میگرفت. بعد هم ی ک معلمی داشتیم به نام علیاصغر فیاض یزدی که متأسفانه از عی د گذشته دی گر من ازش خبر ندارم. او در آبادان معلم ما بود و بعد هم در خرمشهر رئی س فرهنگ شد و خیلیکار کرد. برای فرهنگیها خانه ساخت. محلهی فرهنگ ی ان درست کرد. خی لی کارها کرد که بعدها در جنگ از دست رفت. ای ن آقای فی اض شاگرد کسروی بود. خی لی آدم توداری هم بود و خودش را با بچهها قاتی نمیکرد. بههرحال، او خوانندهی کسروی بود. یک مدت کوتاهی هم او معلم انشای ما بود و من که چیز می نوشتم ای ن فهمید که ی ک شاگردی یک چیزهایی از کسروی یاد گرفته. بعد هم خی لی مختصر با من صحبت کرد. نویسنده هم نبود، ولی بههرحال او در من خی لی تأث ی ر گذاشت. بعد ه ا البته من بیشتر او را شناختم و یکی دو کتاب هم دادم که برای انتشارات فرانکل ی ن ترجمهکند، ازجمله ی ککتاب بزرگ راجع به تاریخ تعلیموتربیت.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2