۸۹ گفت وگو درباره ی زندگی نوع د ی گری از نثر هم هستکه برای خودش پی روانی دارد ی ال ا داشته است، مث نثر آل احمد . من با زبان آلاحمد هیچوقت انس والفتی نداشتهام ، به نظرم بد است. اما ی ک چیز هست و آن اینکه شاید زبان آل احمد به زبان همان گونه که در ذهن جاری می شود نزدیکتر باشد. نظر شما راجع به نثر آل احمد چ ی ست؟ در واقع عی ن نظر شماست. من فکر می کنم نثر آل احمد به درد نمی خورد. عجایب غرایب. من نثر آل احمد را ی ک نثر عجیبوغریب میدانم. منتها او هم نثرش یکی نیست؛ ی عنی آن موقع که در مجلهی مردم و مانند اینها می نوشت معقول بود. آل احمد ی کی از استعدادهای برجستهی حزب توده بود که از حزب جدا شد. انشعابکه شد، خیلیها قرار بود بروند، ازجمله احسان طبریکه با آل احمد قرار گذاشته بود که برود. اگر آن انشعاب به معنای واقعی صورت میگرفت، تمام قسمت به دردبخور حزب توده می رفت و فقط ی ک مشت آشغال میماند. متأسفانه اینطور نشد. علتش همگویا شورویها بودند که ــ خدا لعنتشانکند ــ خ ی لیگرفتاری برای ما درستکردند. برایای نکه آن موقعکه حزب درست شد، به نظر کسانی که بی رون حزب بودند یا حتی عدهی زی ادی که عضو حزب بودند، آلت دست شوروی نبود، ی ک حزب مترقی بودکه طبعا طرفدار شوروی هم بود. ولی ک ی انوری وکامبخش و دوسه نفر دی گر عضو دستگاه جاسوسی شوروی بودند و اینها بودند که حزب توده را بهکلی دگرگونکردند. بعد از انشعاب بودکه حزب توده ی کهو چرخید و به صورت حزبکمونیست درآمد، درحالی که قبل از انشعاب کمونیست نبود، ی ک حزب ترقیخواه بود. ال کسانیکه توی حزب بودند بهاصط ح اصطکاک داشتند. ازجملهی اینها طبری بود، منتها او آدم خاصی درآمد؛ یعنی حسابکردکه حزب مآال دست شورویهاست. بنابراین، اگر بخواهد به جایی برسد ، ی الف م برخ ل شورویها نمیرسد. ای ن مربوط به دورهی استالین است. اما بعد که استالین رفت، داستان ادامه پیداکرد. ی عنی عواملکیجیبی [کاگب] در حزب توده بودند، تا اینکه در آخری ن انتخابات در ای ی الب که ک ام انق انوری دبیرکل شد، دیگر بهکلی حزب را تصرفکردند. مثال وقتی اسکندری دبی رکل حزب بود، همه جور همکاری با شورویها میکرد، اما عضو کیجیبی نبود. آن موقع همکه در حزب توده انشعاب شد، انشعابی ون باکیجی بی ارتباطی نداشتند. خلی ل ملکی،
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2