۹۳ گفت وگو درباره ی زندگی -6 یک روز که با دری ابندری نشسته بودیم، حرف داستانها ی چوبک به میان آمد و او دربارهی یکی از داستانها ی چوبک اظهارنظر کرد و نکتهای دربارهی داستان چراغ آخر گفتکه جالب است. گفت: چوبک خودش میگوید که من این داستان را از می رزا آقاخانکرمانیگرفتم. من خ ی لی تعجبکردم، اما چند وقت پیش، ی ککتاب از می رزا آقاخان دستکسی دیدم. نگاهکردم، دی دم آره، درست است. منتها آن مطلبیکه از می رزا آقاخان در آنکتاب دی دم فقط ی ک پاراگراف بود، بیشتر نبود و برایم روشن نیستکه این پاراگراف ادامه داشته یا نه. اگر ادامه داشته، کجاست؟ چوبک میگوید که این قصه را از کتاب کارنامه ی م ی رزا آقاخان گرفته. ای ن کتاب هم گویا قدیم چاپ شده ، ال ولی حا دیگر نیست. ولی ب ای د آن کتاب را نگاه کرد و دید که آیا تمام قصه در کتاب می رزا آقاخان هست ی ا همان ی ک پاراگراف است. چون اگر فقط همان ی ک پاراگراف باشد یک مسئله است و اگر تمام قصه آنجا باشد، مسئلهی د ی گری است.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2