118 های تن توسنی که زنان با نوشتن از تنِ خود لبخند مدوسا برای نمونه این تجویزِ سیکسو در ای را فروریزند که سالیان درازی است و برای خود باید ساختار مردسالارانه بر ادبیات سیطره یافته است؛ تجویزیکه در واقع بایستی نظری است. این گونهکه کند و نه آن گونهکه باید باشد تعریفمی بایست نظری متن زنانه را آن گونهکه در گذشته بوده است. هست یا آن نویسشمادین در واقع بیشتر نوعی نویسش آرمانی است. جایشگفتی ، در لبخند مدوسا بینیم چاپ نخستجستار معروفسیکسو، نیستکه می هایی با عنوان یکتاب های فرانسویدر غرفه های فمینیست گلچینی از نوشته ی بندی رابطه عنوان اثری مهم در صورت جایگرفتو به )utopias( شهر آرمان صورت یککردش زن و زبان قلمداد شد که به مسئله در بُعدی آرمانی و نه به باره همچنین با سارا میلز توان دراین می 11 پردازد. ) واقعی ادبی می practice( های سبکی موافق بودکه معلوم نیست آنچه اینگرایش فمینیستی از ویژگی گیرد یا امری ناخودآ گاه شمرد، درخودآ گاه سوژه شکلمی نویسشزنانه برمی بر تأکید این رویکردها بر آمیختگی تن و نویسشاین 12 خودی است؟ وخودبه صدا انگارانه، متن زنانه را به متنی تک اند که با برداشتی ذاتی خرده را همگرفته دهد. از سوی دیگر، باید گفتکه این تأکید بر تنانگی به تعریفی تقلیل می رسد که در واقع فاقد جنسیت یا دوجنسیتی از سوژگی در سخن زنانه می است (سیکسو و کریستوا) و در انتهای افراط به محو تنانگی )androgyny( انجامد که نه زن استنه مرد یا هم این استو هم آن (جودیت مادیسوژه می توان مثلاً در این تکه از سخن فروغ، باتلر). پرسشاما این استکه چگونه می ی یافته در زبانرا، نادیدهگرفت؟ استعاره بیانی از تنانگیرا، اینسوژگیمادیت 11 Paul Smith, P. (1988) Discerning the Subject. University of Minnesota press, p.146. 12 Feminist Stylistics, p. 49.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2