124 های تن توسنی یشکستن آن، نخستتواناییخواندنو نوشتن بودکه اکثریتعظیمی لازمه های روستکه زنان شاعر از لایه از زنان از این توانایی محروم بودند. ازاین ای از نخبگانجامعه خاستند و آثار شعری آنها هم در حلقه بالاییجامعه برمی یافت. شکستن سکوت برای شاعر زن خالی از آن اضطرابی نبود جریان می ) برای نوآوری در سخن برای شاعر ناگزیر Harold Bloom که هارولد بلوم ( اصطلاح «شاعره» اضطرابی داند. اما به مصاف اسلاف مرد رفتن برای به می گذاشتکه فقط از ایممنوع پا می مضاعفرا در پیداشته است. او به عرصه بود و با نشر سخن خود، تن خود را در برابر دید نامحرمان آنِ مردان شاعر می گذاشت. چنین منع و ممنوعیتی برای «شاعر» مرد در کار نبود. در برابر می ی مَجازات و استعارات و اوزان هنگام شکستن سکوت، همه زن شاعر، به افراشتند، اوزانیکه در اصل، طبیعیِ زبان فارسی متصلبکلام مردانه قد برمی عصر خود، های شاهزاده جهان ملک خاتون از شاعر هم بود. استقبال نمی نماید، اما از زبان اوست حافظ، اگرچه مصافی از پیشمحتوم به شکستمی خوانیم: حافظ می سراییکه این بیترا از او خطاب به و در یک بداهه پرستیتا بهکِی حافظا اینمی ز تو بیزار و مستان نیز هم می آزمایی برخاسته، بلکه شعرهایی نیز در طبع تنها در برابر حافظ به او نه بینیمکه به ای از غزلیات او اما می استقبال از شعر سعدیسروده است. در پاره بیانی خاص از خود و به فرارفتی از صرف تأثیر از آن دو سخنور نزدیکشده توان یافت.حتیدر زمان ها را در آثار دیگر زنانشاعر نیز می است. اینفرارفت ما و در ادبیات معاصر، سیمین بهبهانی با اینکه در قالب و اسلوبکلاسیک صورت تشبیهات و استعارات تازه تنها به سرود، اما این فرارفت را نه شعر می توان دید. این غزل از کار گرفته، در شعرش می بلکه در اوزان بدیعیکه به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2