137 های تن توسنی ی ی آن تا نیمه مدرسه آن را نحیف و زار ساخته بود. سبک بازگشت و ادامه که عصر ناصری، اگرچه درواکنشبه ابتذالسبکهندیپاگرفته بود، اماچنان آید، حرکتی بودکه رو بهگذشته داشت و در بهترین نمودهایش از نام آن برمی کرد. سیروس صورت قصیده و غزل از سبک خراسانی و عراقی تقلید می به گونه ی بازگشت دارای هیچ گوید که «قصیده در دوره درستی می شمیسا به ی دوم اشعار قدمای سبکخراسانی و عراقی است... اصالتی نیست، نسخه شعر فارسی در 29 کردند». ی اصلی تقلید می چندین شاعر مکرراً از یک نمونه ها بودکه دوران انحطاط خود ی مغول سال های پس از حمله پی نابسامانی گوید: «... حافظکشتزار ادبیات بعد از که شمیسا می گذراند و چنان را می گذشتکه با رواج چاپ و هایی باید می هنوز سال 30 برکرده بود.» خود را بی روزنامه، فراگشتی بنیادین در ذهنیت ادبی و بیان شعری در اثر نزدیکی زبان ی مردم پدید آید و ماهیتخود شعر، موضوع نوشتار باگفتار زنده و روزمره های آخوندزاده یا تقی رفعت و پس از آنها که در نوشته اندیشیدنگردد، چنان رغم مضامین متفاوتش بینیم. شعر طاهره به در تأملات نیما در بابشعر می توانست فراتر رود. با این ی عصر خود نمی ی تنگ زبان ادبیِ فرسوده از دایره جامانده از طاهره به چنین سطری نیز های به لای یکی از مناجات حال درلابه اشرا خوریمکه عدول از عرفو هنجار متکلفزبان ادبی و آیینیِ زمانه برمی که خواهد بزیباید و نگارد و که خواهد زنده نماید و آن دهد: «... آن نشان می 31 برآرد و نگاهشدارد.» .۱۹۴ ،صسیر غزل در شعر فارسی 29 .۱۴۴ همان،ص 30 .۳۳ ی ق)، برگه ۱۳۶۸(العین» یدورانطاهره قرة برگرفته از: «یادبودصدمینسالشهادتنابغه 31
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2