139 های تن توسنی ، بلکه چندکانونی )monocentric( کانونی گفتکه این دگرگونی فرهنگی نه تک بوده است و ناگهان و فقط در اروپای قرن پانزدهم و شانزدهم )polycentric( تعبیر پژوهشگری دیگر، عباس رنسانس فکری ایرانی یا به 34 رخ نداده بود. ی اروپایی رخ ها پیش از مدرنیته ی ایرانی» سده شده میلانی، «رنسانسسقط ی میلانی تغییری جدی در منزلت زن گفته ین رنسانسهرچند به ا 35 داده بود. که در فصل پیشین بدان اشاره شد، همچون ایرانی بر جا نگذاشت، اما چنان ای از تضاد بار تاریخی در زمینه های خون رغمگسست زاد به ای درون آ گاهی خیز اما خاموشکه میان شهریت و بیابان همچنان ادامه داشت:گسلی زلزله هایمردمی ها وطغیان هایدینیوعرفانی،گاهسرپیچی گاهیدر قالببدعت های ادواریِ هنر و معماری در فضایگفتمان غالب فعال و نیز در درخشش بود. بدعت دینی باب و ای همچنان در رگ تاک می های ناخورده شد. باده می چرخشذهنی طاهره را نهگسستی در خلأ، بلکه در فضایی از همین تکاپوی وسطای های تاریک قرون نامیرای ذهن و زبان ایرانی در یکی از آخرین شب خواند، پاسخی بود خود باید دید. این بدعتیا آنچه بابآنرا «خلق بدیع» می اعتمادیکه به ناامیدیمردم در برابر برآمدنحضور قاهر غربو بحرانی از بی بدعتی 36 یایرانیخانهکرده بود. در تاروپودسیاسی، اقتصادیو اخلاقیجامعه توان ادامه ایپژوهشگران، نمی راکه طاهره بدان باور داشت، برخلافنظر پاره یا تحقق موعودگرایی قلمداد کرد، اگرچه به همان ادبیات موعودگرایانه با نگاهی به اینمنبع: 34 Susan Stanford Friedman, (2006) ‘PeriodizingModernism: Postcolonial Modernities and the Space/Time Borders of Modernist Studies’, Modernism/modernity, 13(3), pp. 425-443. Project MUSE. 35 Abbas Milani, (2004) Lost Wisdom: rethinking Modernity in Iran. Mage, p. 20. 36 Abbas Amanat (2009) Apocalyptic Islam and Iranian Shi’ism. I. B. Taurus, p. 111.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2