141 های تن توسنی گردد، از آن بود. بریدن از کهنه سرآغازی از نو استو تا آنجاکه به ادبیاتبرمی توان در چهارچوب دیالکتیکی از کهنه و نو به درجات مختلف، این روند می یحال با سنتهمواره یکسان و لایتغیر ی ادوار تاریخی دید. رابطه را در همه )، در OctavioPaz ی اکتاویو پاز ( گفته شونده، به یدگرگون ماند. این رابطه نمی ی او: «... مللسنتیغرقه گفته هر تمدنیصورتیدیگر و متفاوتدارد وهم به های آنکه آن را به سؤالگیرند. ناآ گاه از سنت زیند بی ی خویش می درگذشته متوجه شودکه به سنتی که آدمی کنند. هنگامی خود، با آنها و در آنها زندگی می داند که خود از آن سنت متفاوت است؛ این دانشدیر یا تعلق دارد، ضمناً می ی آن سنتسؤالکند، آن را به آزمونکشد و گاه داردکه درباره زود او را وامی ای بیگانه و توان بریدن از گذشته ابداع ادبی را همچنین می 39 آن را نفیکند.» شده و آفرینش نویی دانستکه از آنِ خود است. عادت صورتتنشی میانساده توان به تنشمیانکهنه و نو را در شعر طاهره می درستیمعقّد و پیچیده، لفظو معنا، و روحو تندید.سخنشعریطاهره را به ای در زبان او چنانکه اشاره شد. در دفتر شعرشدر اند:گره و پیچیده خوانده خوانیم: یشعری را هم می یکجا این بیانساده ابر بنما آفتابرا بی بگشا ازجمالخویشنقاب ی آیینی خوریم با اصطلاحاتویژه یی برمی ها و در جاهای دیگر به بیت هم نه عربی معمولکه دریافتمعنا را در نگاه نخست و تلمیعاتی از عربی، آن سازد: دشوار می .۱۹ ی احمد میرعلایی، نشر کتابآزاد،ص . ترجمهکودکان آبوگل )۱۳۶۱( ، اکتاویو پاز 39
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2