77 ی پار لاشه اصطلاح تر از به اندکی پیش 27 در پوستخر دوختند و به چهار نعلکشیدند. داران روحانیکه به دربار زمین ی باب»، شیخشفتی در اصفهان از کلان «فتنه داد و معتقد بود همزادی از اجنه دارد، محکومان را با دستخودحد «وام» می خوار گریست. این ملایزمین ایستاد و به حال آنان می زد و آنگاه به نماز می می خواست رؤیایمحمد مشعشع را در قرن نهم در عمل متحققکرده بودکه می گریست وداد کند و در اعتکاف خود در مسجد کوفه می جهان را پر از عدل دست من کشته گریم که پس از ظهورم به گفت: «به حال کسانی می و می دستغوغا و همچونخشونتیکور، فقط به کشتن مرتدان نه 28 خواهند شد.» گرفت و برای خود بیان فقهی حدود و تعزیرات، در ملأعام انجام می بلکه به ی شیخ بگیری داشت. خیل اوباش مَرَده ی حقوق واکره ودستگاه و عمله دم های آلوده به خون مرتدان را در حوض مساجد اصفهان غسل شفتی دشنه همچنین در دستگاه حاکم شرعکرمانشاه، آقا محمدعلی بهبهانی 29 دادند. می شاه صوفی راکشت دست خود معصوم علی کُش»که به معروف به «صوفی بیست نفری با قبای سو انداخت، همیشه ده ی قره و پیکرش را در رودخانه های ترمه بر کمر ایستاده بودند و وقتی از علت ایستادن ماهوت بر تن و شال روزه چندینحکم قتل و آنها در محضرشپرسیدند، پاسخ داده بود: «منهمه 30 کنم و اگر اینها بنشینند، مرا آن قدرتوسطوتنخواهد بود.» حدجاریمی شدند وپا زندانیمی وزنجیر بر دست ها باغل چال محکومانومظنوناندرسیاه ی . ترجمهسلیمان صفوی سفرنامه: وضعکشور ایران در عهد شاه )۱۳۴۷( ، مارتین سانسون 27 .۲۱۳ سینا، ص تقی تفضلی، نشر ابن .۱۰ . چاپ سوم. تهران: گوتنبرگ، صی خوزستان تاریخ پانصدساله )۱۳۳۰( ، احمد کسروی 28 .۱۲۸ ، صرگ تاک نقل از سپهر، برگفته از 29 ۳۰ ، صالعین ی طاهره قرة ی تاریخی درباره چهار رساله، برگرفته از العلما قصص محمد تنکابنی، 30 (پانویس).
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2