93 ی پار لاشه توان در نوزایی زبان های اینکوشش هزارساله را می از آنِ خود نبود. بازتاب های پارسی درخراسان و فرادهشادبفارسی از فردوسی و پسآنگاه، جریان صوفیانه و عارفانه تا ذهن و زبان محمود پسیخانی، شاعر نقطویِ عصر توان به بیگانگی تیموری، پیگرفت. در بیتآخرشعرطاهره آیا «تباین» را نمی ای به اشکال مختلف برای رسیدن به ذهنیت ایرانی با خود وکوشش پیوسته «تجانس»ی با خود و در خود تعبیر کرد؟ با از آنِ خودکردنِ زبان و آیینیکه از ی تجانسو تباین البته در معانی قاموسی خود بر این آنِ خود او نبود؟ دو واژه توانچیزی تنشدر کُنْهِ اینسخنشعریدلالتندارند اما از زبان اینشعر می ی آفاق» بیانگر تأکیدی بر گوید. رفع «خلاف از همه را شنید که آن را نمی ی فرهنگی قاهر ی نهفته است، درافتادن با خلافیکه از آغاز سلطه همین نکته و بیگانه در کار و جهان او افتاده بود. طاهره اینکار را با آشکارکردن حقیقتی دانستو اینحقیقترا در پنداشت، ممکنمی دیگر،حقیقتیکه از آن خودمی جست: «حالا وقت روایات نیست، وقت آیات عمل به خودِ این حقیقت می بیّنات است، وقت استقامت است، وقتهتک استار اوهام است. عمل لازم 66 است،عمل!» های دیگری را نگاری ای از یک تداوم تاریخی دیگر، تاریخ در انگاره ی ی «سنت»-«بدعت» و در ادامه بینیمکه جنبش باب را در قالب دوگانه می های موعودگرا و در چهارچوب نظریِ آخرالزمانیِ شیعیِ امامیه بر نهضت بودکه ی بلافصل جنبششیخی می اند. از این نگاه، جنبش بابی دنباله رسیده دانیمکهگفتمانبابی دانست. اما می گراییاولیهمی کربنآنرا بازگشتیبهشیعه توان دربست کرد. این حرکت را نمی پایان عصر «غیبت» را آشکارا اعلام می .۸۲ ، صالعین ی طاهره قرة ی تاریخی درباره چهار رسالهی عبدالبهاء» در «رساله 66
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2