آنچه همیشه مرا آزار داده، این است که در خاورمیانه ما نویسندگان و شاعران، چنانکه باید و شاید حامیِ یکدیگر نیستیم.
ژوزف استالین از آشپزی متنفر بود. در کودکی مادرش مشاغل مختلفی داشت که یکی از آنها آشپزى بود. ظاهراً به همین دلیل بود که استالین تا آخر عمر از بوی غذای در حال پختن بیزار بود و در تمام خانههایش، آشپزخانه بیرون از محوطهى ساختمان اصلى ساخته شده بود.
میخواهم دنیایی را که در آن زندگی میکنم، بفهمم، میخواهم آن را کاملاً درک کنم. نمیخواهم فقط یکجانبه ببینم. نمیخواهم فقط صدای خودم را بشنوم. میخواهم ببینم که طرف مقابل چه مىگوید.
رابرت پکام، عضو انجمن سلطنتی تاریخ در لندن، در کتاب ترس: تاریخ جایگزین جهان مینویسد که نگرانى و ترس از جادوگران معلول جهل و نادانی است. مردم به علت ناآگاهی از میکروبها، تصور میکردند که بدبختیهایی مانند بیماری، ناشی از جادو است.
ژان ژاک روسو، هموطن بسیار نامدارتر سوشون، بهخاطر جملهى آغازین کتاب قرارداد اجتماعی (۱۷۶۲) شهرت دارد: «انسانْ آزاد به دنیا میآید، اما همهجا در زنجیر است.» تقریباً هفتاد سال قبل از او، سوشون نوشت که زنانْ آزاد به دنیا میآیند، اما همهجا در زنجیرند.
آیا تابهحال آرزو کردهاید که ایکاش میشد آدم منظمتر یا اجتماعیترى باشم؟ یا خلاقتر و مبتکرتر؟ یا شاید شما آدمی نگران هستید و دوست داشتید که کمی بیخیالتر بودید؟ اگر اینطور است، بدانید که تنها شما نیستید که اینگونه مىاندیشید.