چگونه «مذهب رسمی» به عنوان هویت ایرانی، به قانون اساسی در دوران مشروطه، وارد شد در حالیکه مفاد آن قانون با نگاه به قوانین اروپایی و با هدف ایجاد جامعهای دموکراتیک نوشته شده بود؟ آیا مذهب رسمی مبناییست برای اعطای امتیاز بیشتر به پیروان آن مذهب و یا حذف و نفی حقوق دیگران؟ آیا حکومتی با قبول اصل «مذهب رسمی»، میتواند خود را ملزم به بنای «حکومت دینی» نداند؟
آیا نسخههای مدرن اسلام نیکوتر و پسندیدهتر از نسخههای سنتیاند؟ الگوهای مختلف دینداری کداماند و چگونه میتواند نگرشهای مدرن و سنتی به اسلام را داوری کرد؟
علل عمدهی دشمنی روحانیون شیعه با آیین بهائی چیست؟ چرا رشد و بقای دینی که از رقابت در عرصهی سیاسی به شدت میپرهیزد به یکی از مسائل مهم سیاسی در ایران معاصر تبدیل شده است؟
تأسیس جمهوری اسلامی پایانی بود بر سیاستی که حدود ربع قرن، هویّت پارسی را ترویج کرده بود. این پژوهش بر اساس شاخصهایی همچون ایستایی/ پویایی، پارسی/ اسلامی، و فراگیر/ انحصاری بودن به مقایسهی گفتمانهای نخبگان حاکم بر ایران، سلطنتطلبانِ تبعیدی و جنبش سبز دربارهی مفهوم هویّت ملی میپردازد.