درک این موضوع برای بسیاری دشوار است که چرا بیتکوین اینقدر خاص است. همهی ما حسابهای آنلاین داریم که در آن دلار، یورو یا ارزهای دیگر وجود دارد. این پول کاملاً دیجیتال است، در جهان واقعی وجود ندارد، فقط اعدادی است که در یک سیاههی دیجیتال در جایی ثبت شده. تنها سه درصد از نقدینگی ملی واقعاً به شکل فیزیکی وجود دارد؛ بقیهی آن دیجیتال است.
در این دوران بحرانی با دو انتخاب فوقالعاده مهم مواجهایم. اولی بین نظارت تمامیتخواهانه و توانمندسازی شهروندان است. دومی بین انزوای ملیگرایانه و همبستگی جهانی است.
بسیاری از قوانین اساسی دموکراتیک از ما در برابر هجوم ناخواسته به مغز و جسممان محافظت میکنند. این قوانین همچنین تقدس ویژهای برای آزادی فکر و حریم خصوصی ذهنی قائلاند. به همین دلیل است که استفاده از داروهای نوروشیمیایی که در عملکرد شناختی فرد اختلال ایجاد میکنند بدون اجازهی شخص ممنوع است، مگر این که این کار از نظر پزشکی موجه باشد.
کاربرد فزایندهی تلفنِ همراه چه پیامدهایی برای زندگی شخصی و اجتماعی دارد؟ چرا پیشرفت حیرتآورِ فنآوریهای ارتباطی به تسهیل همزیستی پیچیدهی انسانی نینجامیده است؟
افشای اسناد پاناما به این مناقشه دامن زده که منظور از «حریم خصوصی» و «عرصهی عمومی» چیست؟ مرز میان آنها ایستا است یا پویا؟ نهادهای عمومی از چه راههایی به حریم خصوصی تجاوز میکنند؟ تسخیر عرصهی عمومی توسط امور کاملاً خصوصی به چه معنا است؟
در سه دههی گذشته، دنیای آنلاین به انبار تقریباً بیکران اطلاعات، سرگرمی، پارانویا و تبهکاری تبدیل شده است. اکنون هر کسی از طریق اینترنت به انبوهی از نظرات و تریبونی برای انتشار و پخش نظرات خود دسترسی دارد. چنین محیطی جذاب و هولناک است- آزادیهای جدید قوانین تازهای را میطلبد.