تب‌های اولیه

سه روز تا رهایی

امید رضایی

تئاتر فولکس‌بوهنه (Volksbühne) در برلین در هفتهی اول ماه دسامبر میزبان جشنوارهی سه‌روزه‌ای بود با عنوان «سه روز تا رهایی» (Three Days to Liberation) که به مسائل زنان ایران، و به‌ویژه اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»، می‌پرداخت.

اگر صلح نوعی جایزه بود

سلمان رشدی

امروز که برای دریافت جایزه‌ی صلح اینجا ایستاده‌ام، از خود می‌پرسم: «دنیای قصه‌ها و افسانه‌ها درباره‌ی صلح به ما چه می‌گوید؟»

تهران بعد از هشت سال

ح داوری

هنگام دریافت چمدان‌ها دیدم خانمی که موقع کنترلِ گذرنامه شالی بر سر داشت، حالا بی‌حجاب است. بعضی از زنانی هم که به استقبال مسافران آمده بودند، حجاب نداشتند.

داریوش مهرجویی؛ در انتظار معجزه‌ای که هرگز پدیدار نشد

بهروز تورانی

حیف شد که یادکرد از داریوش مهرجویی به روزهایی افتاد که او دیگر در میانِ ما نیست. این روزها دربارهاش زیاد می‌نویسیم و می‌گوییم، بیآنکه او بخواند و بشنود یا با ته‌ماندهی لهجهی اصفهانیاش چیزی به ما بگوید. خوب یا بد.

 

افروختن چراغ در شبِ تاریک؛ یادی از سیما کوبان، نخستین زن ناشر ایرانی

نهال تابش

کوبان از سال ۵۴ تا سال ۵۷ ریاست بخش هنرهای حجمیِ دانشکده‌ی هنرهای زیبا را بر عهده داشت. او هم‌زمان به فعالیت‌های هنری نیز می‌پرداخت ــ طراحی کاشی‌کاریِ سردرِ تئاتر سنگلج از جمله‌ی این فعالیت‌هاست.

ما ادبیاتی‌ها کجای کاریم؟

فرشته مولوی

برشت در شعری (به ترجمه‌ی رضی هیرمندی) می‌پرسد، «در روزگار تیره‌وتار هم آیا ترانه هست؟» و پاسخ می‌دهد که، «آری، ترانه هست: در وصف روزگار تیره و تار.»