«زابل از هیچچیز به اندازهی فراموشیِ اجتماعی نمیترسید، چیزی که تمام عمرش را صرف مبارزه با آن کرد و متأسفانه امروز جامعهی ما به آن دچار است. بهعنوان اولین کار باید به صدای زابل و نویسندگانی همچون او گوش فرا دهیم، به او و آثارش که گواهی بر تاریخ فراموششدهی ماست.»
نزدیک به صد سال قبل در زمان شورش و کشتاری بزرگ در خاورمیانه، زنی به نام یاشار در دفترچهی خاطراتِ روزانهاش به نحوی استعاری میدان جنگ را با تمام ساکنانش از جمله انسانها، حیوانات، گیاهان، صخرهها و دشتها ثبت کرد.
زوج مسلمانی که ۲۶ سال از ازدواجشان میگذرد، میشنوند که کلیسای ارامنه در دیار بکر بازگشایی شده است. زن به شوهر اعتراف میکند که ارمنیتبار است، شوهر با تعجب به او نگاه میکند و میگوید: «واقعاً؟ من هم همینطور!»
ارامنهی عینتاب از خانههایشان، محلههایشان و شهری که در آنجا به دنیا آمده و بزرگ شده بودند، بیرون رانده شدند. مالکان داراییهای منقول و غیرمنقول تغییر یافتند. سلب مالکیت ارامنه از تمامی اموالشان شهر ترکیِ یکدستی را بنا کرد که من در آن پرورش یافتم. داراییهای خانوادههای ثروتمند امروزی با دستبرد به مال ارامنه و اغلب کشتن همسایگانشان به دست آمده است.
ماریام شاهینیان اولین زن عکاس حرفهای و صاحب استودیو در ترکیه بود که از کشتار ارامنه جان سالم به در برده بود. بسیاری از زنان استانبول برای گرفتن عکس فقط به استودیوی شاهینیان میرفتند و او یکی از معدود کسانی است که زندگی اقلیتهای جنسیِ ترکیه را در قالب عکس، مستند کرده است.
منظور از «تاریخ ترکیه» در متون درسی مدارس «تاریخ ترکها» است، دیدگاهی که تا امروز اکثر مورخان تاریخ ترکیه، در داخل و خارج از این کشور، طرفدار آن بودهاند. «ترک» به این معنا، غیرمسلمانان و غیرترکهای ترکیه را دربرنمیگیرد. در کتابهای رسمی، اقلیتها معمولاً خائنانی توصیف میشوند که در کمین نشستهاند تا به محض یافتن فرصتی از پشت به دولت میزبان خود خنجر بزنند. علاوه بر این، در مدارس اقلیتها، درس تاریخ تنها باید توسط شهروندان ترکتباری که به هیچ اقلیت مذهبیای تعلق ندارند، تدریس شود.