تب‌های اولیه

توتالیتاریسم: الهیات ظلمت

مهدی خلجی

میلان کوندرا در کتاب یک دیدار از برخورد تصادفی‌اش با دوست روزنامه‌نگاری در دهه‌ی ۱۹۷۰ ــ زمانی که کشورش، چکسلواکی، در اشغال روس‌ها بود ــ یاد می‌کند.

حکومت، اپوزیسیون، مردم، هریک چه دارند؟ و هریک چه می‌خواهند؟

آرش جودکی

گذشت نزدیک به نُه ماه از خیزش گسترده‌ای که غریب‌کشی مهسا امینی برانگیخت، به زایشی نینجامید که نام کردی او، ژینا، از ریشه‌ی «ژین»، زندگی، مژده‌بخش آن می‌توانست و می‌تواند باشد... یعنی از «آزادی» که همآیی زن و زندگی، ژن و ژیان، زایش آن را نوید می‌دهد، تا کنون تنها «ژان» به کف آمده است که به کردی درد و همچنین دردِ زایمان معنا دارد. و این دردِ زایمانِ بی‌نوزاد را آگاهی از قَدَر بودن حریف و قَدَراندازی‌اش دو چندان می‌سازد.