چند روز پیش در خیابانی در تهران چشمام خورد به پلاکاردی که در آن شهرداری از مالکانی تشکر کرده بود که در زمان همهگیریِ ویروس کرونا از مستأجران اجارهبها نمیگیرند. احتمالاً این اولینبار است که در فضاهای عمومی، مالک و مستأجر مورد خطابِ نهادهای رسمی قرار میگیرند. نظارت و دخالت دولت در بازار مسکن در این چند دهه به همین توصیهها و خط و نشانهای بیضمانت ختم شده است.
پس از گذشت کمتر از یک دهه از انقلاب تونس که خاورمیانه را لرزاند و الهامبخش انقلابهای دموکراتیک در دیگر کشورهای عربی شد، دیدگاههای انقلابیون تونسی در حال تغییر است. سالهای طولانی تورم و بیکاری سبب شده که بسیاری از تونسیها باورشان به سیاست و حتی خود انقلاب را از دست بدهند.
تاریخ ونزوئلا نیز گویای نمونهای از «بیماری هلندی» (Dutch Disease) است که درمان ندارد. این بیماری عارضهای است که معمولاً کشورهای نفتخیز (یا سرشار از منابع طبیعی) به آن مبتلا میشوند. این بیماری از جهتی نعمت و برکت است، و از طرفی نقمت و نکبت.
یک استاد اقتصاد در دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا، با توجه به قیمت دلار که این هفته به مرز ۹۰۰۰ تومان رسید، نرخ تورم سالیانهی ایران را ۱۱۶ درصد در سال تخمین زده است، یعنی تقریباً بیش از ۶/۵ درصد در ماه! این رقم بیش از ده برابر گزارش رسمی تورم در ایران است، و وضعیتی بسیار وخیم را نشان میدهد. اولین گام برای حل مشکل اقتصاد ایران قبولِ این واقعیتِ ناگوار است.
کدام کشورها برای حفظ رونق اقتصادی در شرایط دشوار پس از بحران جهانی آمادگی بیشتری دارند؟ روچیر شارما در کتاب جدید خود به این پرسش پاسخ میدهد.