تب‌های اولیه

«دسگوهاران» و «بلوچ زالبولانی زرُمبِش»؛ گام‌های محکم زنان بلوچ بر زمینی لرزان

مریم فومنی

«ما، زنان بلوچ، خسته از ظلم مذهب، جامعه‌ی مردسالار و حکومت دیکتاتوریِ جمهوری اسلامی به‌پا‌خاسته‌ایم و می‌خواهیم‌ پایانی بر این ظلم و جهالت باشیم و دست در دست هم‌دیگر سرنوشت خویش را تغییر دهیم!»

«فرهنگ و پیشینه‌‌ی بلوچ‌ها حامی نگاه ناموسی به زن نبود»

گفتگوی مریم فومنی با یکی از فعالان حقوق زنان بلوچ

شوهر هاجره حسین‌بُر، زن ۲۰ ساله‌ی بلوچ او را کشت و نزدیکان شوهرش گفتند که مسئله ناموسی بوده است. وقتی خانواده‌ی هاجره به بیمارستان رسیدند، پزشک بیمارستان به آنها گفت که دخترشان زجرکش شده است. شوهرش، پیکر نیمه‌سوخته‌اش را به بیمارستان رسانده و گفته بود که اتوموبیل تصادف کرد و شعله‌ور شد و هاجره در ماشین سوخت. اما چنین قتل فجیعی نه در اخبار مطرح شد و نه توانست توجه افکار عمومی را به قتل‌های ناموسی، به‌ویژه در سیستان و بلوچستان که یکی از بالاترین آمار زن‌کشی به بهانه‌ی ناموس را دارد، جلب کند.

جایی برای کپرنشینان نیست

هادی کی‌کاووسی

اوائل دهه‌ی شصت بود که با عبارت «هسته خرما» آشنا شدیم. در آن شهر جنوبی به قدر کافی با خرما و هسته‌اش آشنا بودیم اما اینکه مردمانی باشند که نانِ هسته خرما بخورند از قدرت درک ما خارج بود.