غذا پختن برای دوستان، مراقبت از فرزند کسی برای چند ساعت، انجام کارهای نجاری در مقابل یک ساعت ماساژ، پرورش گیاهان جلوی پنجره یا کاشت سبزیجات در باغچه. اینها همگی نمونههایی از مراقبت و نگهداریاند و کار محسوب میشوند... بهشرط آنکه رابطهمان را با آنها تغییر دهیم.
سیلویا فدریچی از جمله فمینیستهایی است که از دههی ۱۹۷۰ کار خانگی غیر مزدی زنان را در کانون کنشگریها و نوشتههای خود قرار دادهاند. به باور او جنبشهای فمینیستی عمدتاً به دنبال ورود به فضاهای مردانهاند و اقدامهای مؤثری برای تغییر وضعیت کار «زنانه» صورت ندادهاند. در این گفتگو او علت اهمیت چنین اقداماتی را شرح میدهد.
«به همنشینِ روز و شب و همراهِ تلخ و شیرینشان تشبیه میکنند. در داستان و شعر و ترانهها جایگاهشان رفیع است و وقتی سخن از فداکاری باشد زنان موجوداتی هستند که جانشان در ذات خود برای مراقبت آفریده شده، انگار که میتوانند تمام روزهای عمرشان را بی هیچ دریغ و چشمداشتی صرف خانه و خانواده کنند. اما این تنها یک سوی ماجرای جهان است، جهانی که از روز نخست دو سو داشت. شما میگویید عشق، ما میگوییم کار بیجیره و مواجب».