تب‌های اولیه

از کرانه‌های ارس

عکس‌های حبیب فرش‌باف

از کرانه‌های ارس مجموعه عکس‌هایی است متعلق به نیم قرن پیش، از روستاهای دور افتاده‌ی آذربایجان، که اخیراً در تهران به نمایش درآمده است. این عکس‌ها را حبیب فرش‌باف، معلم و شاعر ترک‌زبان در دهه‌ی چهل گرفته است، وقتی در روستاهای آذربایجان معلم بود. او معلمی پیشرو در روش‌های آموزشی بود، داوطلبانه روستاهای دورافتاده را برای خدمت معلمی برمی‌گزیده، سیستم آموزش مشارکتی را در کلاس‌های خود پیاده می‌کرده و دانش‌آموزانش را به گردش علمی می‌برده است.

ایران آرمانیِ من و مسیر آن

یاسر میردامادی

ایران آرمانی برای من در یک کلام «ایران برای همه‌ی ایرانیان» است؛ ایرانی که در آن تبعیض‌های حقوقی به صورت نهادینه و نظام‌مند وجود ندارند و افراد جامعه بر اساس نژاد، جنسیت، گرایش جنسی، عقیده‌ی سیاسی و دینی و مذهبی به دو پاره‌ی برخوردار-سرکوب‌شده تقسیم نمی‌شوند. ایرانِ آرمانی نه تنها در ساخت حقوقی از تبعیض خالی است که هم‌چنین از فرهنگی تبعیض‌پرهیز نیز برخوردار است.

«ایرانِ» من؛ بین نوستالژی و اوتوپیا

رضا علیجانی

دوست دارم در ایرانِ آینده کسی گرسنه و فقیر نباشد. همگان فرصت‌ها و بهره‌مندی‌های برابر داشته باشند. انسان‌ها آزاد باشند که بیاندیشند و تصمیم بگیرند و در مدیریت زندگی و کشورشان مشارکت داشته باشند. کشوری مستقل داشته باشند. همگان هم به حق و هم به مسئولیت‌شان بیندیشند و عمل کنند.

ایران برای من گذشته‌ای است که همواره در حال، جریان دارد

مینا خانی

ایران برای من بعد از حدود ۱۶ سال مهاجرت و تبعید گذشته‌ای است که همواره در حال، جریان دارد. گذشته‌ای که دیگر دسترسی مستقیم به آن ندارم. ایران مطلوب من، ایرانی است که همه‌ی ایرانیان و همه‌ی کسانی که آینده و زندگی خود را در آن می‌یابند و جستجو می‌کنند، حتی اگر «ایرانی» نباشند، به آن دسترسی داشته باشند. 

ضرورت مواجهه‌ با شکاف‌ها برای بازسازی مفهوم ایران

شاهد علوی

در نوشتن درباره‌ی‌ ایران، حتی آن‌گاه که می‌کوشیم از جزئیات فراتر رویم، متأثر از نقطه‌ی عزیمتی که انتخاب می‌کنیم بر وجهی از این مفهوم بیشتر تأکید می‌کنیم. تأکیدی که هم افشاگر است و هم رهزن. افشاگر علایقی که به هر دلیلی می‌کوشیم پنهان کنیم و رهزن است چون با ارائه‌ی تصویری آرمانی، تضادها و شکاف‌های گاه خونین همزاد با این مفهوم را استتار می‌کند.

کمالِ مطلوب دست‌یافتن به تغییرات مسالمت‌آمیز است

مهرانگیز کار

ایران برای من نه ایران باستان است، نه ایران آینده. ایرانی است که از روز ۱۸ مهرماه سال ۱۳۲۳ که دنیا آمده‌ام تا امروز با آن زیسته‌ام. ۵۸ سال درون خاک و ۱۷ سال بیرون خاکش، با ایران خودم زندگی کرده‌ام. مهمترین رابطه‌ای که با ایران داشته و همچنان از بیرون کشور هم با آن دارم این است که هرچه درون ایران می‌گذرد و هر آن چه در جامعه‌ی بین‌المللی بر ایران می‌گذرد به من مربوط است و حق دارم نسبت به آن حساسیت نشان بدهم.

ایران مطلوب من کشوری صلح‌دوست خواهد بود

عبدی کلانتری

ایران یک «دولت-ملت» مُدرن است و «ایرانی» کسی است که تابعیت این دولت را دارد، یعنی شهروند آن کشور و آن دولت-ملت محسوب می‌شود. این یک تعریف حداقلی و حقوقی و به گمان من دموکراتیک‌ترین و صلح‌آمیزترین تعریف از انسان ایرانی است.

ایران من؛ چشم‌انداز فردای نزدیک

مهدی جامی

هر کسی بنا به خدمتی که به فرهنگ ایران کرده، ایران را از آن منظر می‌شناسد. دوست گمشده‌ی من عباس جعفری که کوهنوردی عاشق ایران بود ایران را در دو چیز میدید: مردم کوهپایه و سفره‌ی باصفای همین مردم. برای من که بیشتر ناظر سوانح ایام و احوال ایران بوده‌ام ایران هر جایی است که نوروز هست. زبان فارسی هست. شعر حافظ و سعدی و فردوسی و مولوی هست.