کاغذ مرا اغوا میکند
پیکاسو در کلاژ زنان در حال شستوشو و آرایش، سه زن تأثیرگذار زندگیاش اولگا کولکلووا، دورا مار و ماری ترز والتر را بازنمایی کردهاست. (کلاژ، کاغذ دیواری و کاغذ، ۱۹۳۸-۱۹۳۷)
«هنوز هم او را به یاد میآورم که در پشت کوهی از کاغذ پنهان شده بود.»
خومه سابارتس، دوست نزدیک پیکاسو
پیکاسو که از برترین و تأثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم بود، و کارهای هنری بسیار زیادی از خود به جا گذاشته، علاقهی بسیاری به انواع کاغذ و کار با کاغذ داشت. از دستمال سفره و رومیزیِ کافههایی که رفت و آمد میکرد، و کاغذ مجلات و روزنامهها، تا اوراق قدیمی و آنتیک، همه مواد خام برای خلق کارهای هنری او بودند. پیکاسو با آنها مجسمه میساخت، کلاژ طراحی میکرد، طرح میزد، سبکهای مختلف چاپ را روی انواع کاغذها امتحان میکرد. بر کاغذهایش نقاشی و طراحی کرده و یادداشت و شعر نوشته بود؛ گاه طرح آدمی را ریخته یا گاه حرفی را در متنی چاپی به شکل چشمی یا اندامی دیگر درآورده بود.
پیکاسو در کنار مجسمهی مقواییاش مردِ نشسته، اتودی براساس تابلوی ناهار در چمنزار ادوارد مانه، ۲۸ اوت ۱۹۶۲
پس از مرگ پیکاسو در ۹۱ سالگی، انبوهی از کاغذ، روزنامه، مجله، ورق باطله، یادداشت، قبض و رسید و نامه از او باقی ماند، که حیرتها برانگیخت. پیکاسو در سالهای پایانی عمرش کمتر با دیگران دیدار میکرد و یکسره خود را وقف نقاشی کرده بود، و تنها اندک نزدیکانش از دلبستگی فزایندهاش به کاغذ خبر داشتند.
همین دلبستگی و خلاقیت در مواجهه با کاغذ، محور نمایشگاه پیکاسو و کاغذ در آکادمی سلطنتی هنر لندن است که (پیش از عالمگیر شدن ویروس کرونا) آثار گوناگون و پرشماری از کارهای مستمر و متنوع او با کاغذ را به نمایش گذاشته است. کلاژها، طراحیها، یادداشتها، دفترچههای پیشطرح، کاغذپارههایی با طرح و نقشی خُرد، چاپها و لوحهای چاپگری چشماندازی وسیع و بدیع از تجربهورزی او با کاغذ پیش رو مینهد و از این راه نقش کاغذ در هنر مدرن نیز بازشناسانده و بازخوانده میشود.
نشانههای کوبیسم نخستینبار در پیشطرحها و طراحیهای پیکاسو پدیدار شد. (طراحی برای تابلوی سر زن، ۱۹۰۹)
نام پیکاسو (۱۹۷۳-۱۸۸۱) با سبک کوبیسم پیوند خورده است. نقاشان کوبیست پدیدهها را به صورتهایی هندسی اغلب با خطوطی شکسته و زوایای تند نقاشی میکردند. پیکاسو در جستوجوی شیوهی بیانی تازه از بریدن و چسباندن کاغذ برای شکستن سطوح به شکلهای زاویهدار و ترکیببندیهای نو بهرهها جست. نشانههای این سبک هندسی اول بار در پیشطرحها و طراحیهایش در ۱۹۰۸ پدیدار شد، گرچه نخستین کلاژهایش را در ۱۹۱۲ پدید آورد. در همین سال به ژرژ براک (۱۹۶۳- ۱۸۸۲)، نقاش فرانسوی و دیگر پدیدآورندهی سبک کوبیسم که با پیکاسو دوستی داشت، نوشت: «اکنون بیشتر به روشهای جدید کار با کاغذ میپردازم، خیال خلق گیتاری را در سر میپرورانم.»
پیکاسو کلاژهای متعددی از گیتار و ویولن ساخت. ( ویولن، ۱۹۱۲، کلاژ کاغذی)
کاوشگریهایش در یافتن روشهای طراحی با کاغذ به آفرینش نسخههای متعدد کلاژ و کاغذبریچسبانی (cut-out) با موضوع گیتار و ویولن انجامید که از مشهورترین آثارش به شمار میآیند. در این آثارش سازها را با سطوح کاغذی مسطح به شیوهای ساده و سرخوشانه بازنمایی کرده، انگار که کودکی با کاغذ کاردستی درست میکند.
کاغذسازی در عصر جدید از هنری دستی و ظریف به صنعتی انبوه و سریع بدل شده بود و تولیدات متنوعش عطش طبع جویندهی هنرمند را توأمان برمیانگیخت و فرومینشاند. جهان را برساختهای از کاغذ میدید، مادهای انعطافپذیر و در دسترس و انباشته در گرداگردش که در نگاه او همه دستمایههایی بودند برای کشیدن، بریدن، چسباندن و ترکیبکردن.
در سال ۱۹۳۵ نمایشگاهی از کارهای کلاژ کاغذی پیکاسو در گالری پیر در پاریس برگزار شد. سورئالیستها از تکهچسبانی(کلاژ)های او استقبال کردند؛ شیوهی رادیکالش در تجرید و سادهسازی شکل و سطح و رنگ با نگرش انقلابی آنان همسازی داشت. در همین سال پیکاسو نقاشی را به طور موقت کنار گذاشت و به سرودن شعرهای نیمهخودکار به طرز سورئالیستها روی آورد. در این دوره حساسیت و توجهش به نقش حروف و کلمات در دستنوشته و متن چاپی افزون شد. در این شعرها گاه با حروف و خطوط بازی کرده و از آنها طرحی و شکلی ساخته است.
آشنایی با دورا مار (۱۹۹۷-۱۹۰۷)، عکاس سورئالیست مشهور، یک سال بعد در روند کارهای تجربیاش با کاغذ بسیار مؤثر بود. از هنرمند زن چاپهایی جدید با کاغذ عکاسی آموخت. در تاریکخانه اشیاء را بر کاغذهای حساس به نور میگذاشتند و بر آنها نور میتاباندند و از این راه تصاویر و نقوش انتزاعی میساختند. مجموعهای نزدیک به بیست اثر با بهرهگیری از این شیوههای چاپی به یاری دورا مار پدید آورد.
نقاش پیش از اجرای نهایی گوئرینکا حدود پنجاه طرح بر انواع کاغذ از ورق طراحی تا اوراق باطله ساخت.
(طراحی اسب برای تابلوی گوئرنیکا، ۱۹۳۷)
تابلوی گوئرنیکا که از مشهورترین تابلوهای پیکاسو و از شناختهشدهترین آثار تجسمی قرن بیستم به شمار میرود با کاغذ ساخته شد. در سال ۱۹۳۷ دولت اسپانیا از پیکاسو خواست که برای غرفهی این کشور در نمایشگاه جهانی پاریس نقاشی دیواری خلق کند. هنرمند بمباران روستای گوئرنیکای اسپانیا به دست آلمان نازی در همان سال را به عنوان موضوع اثر خویش برگزید. نخست حدود پنجاه طرح بر انواع کاغذ از ورق طراحی تا اوراق باطله ساخت. در فرایند نهایی، کاغذ را در مقام سازهی اصلی به کار گرفت. ترکیببندیاش را با تکههای بزرگ کاغذ دیواری و با تکنیک تکهچسبانی پدید آورد. در غیاب رنگ ــ که برای تشدید تنش و ترس هولناک بمباران از اثر کنار گذاشته شده ــ پارههای بزرگ کاغذها تنش و هراس را در قالب سطوحی که به یکدیگر هجوم میبرند و بر هم میافتند نشان میدهد.
پیکاسو در کلاژ زنان در حال شستوشو و آرایش، سه زن تأثیرگذار زندگیاش اولگا کولکلووا، دورا مار و ماری ترز والتر را بازنمایی کردهاست.
(کلاژ، کاغذ دیواری و کاغذ، ۱۹۳۸-۱۹۳۷)
یک سال بعد کلاژ بزرگ زنان در حال شستوشو و آرایش (Femmes à leur toilette) را ساخت. این اثر روایتی مدرنتر از نقاشیای به همین نام آفریدهی فلیکس والوتون (۱۹۲۵-۱۸۶۵)، هنرمند پساامپرسیونیست فرانسوی، به دست میدهد. پیکاسو کلاژش را با تکههای کاغذ دیواری پدید آورد و بهرغم اندازهی بزرگش تا پایان عمر آن را نزد خود نگاه داشت. به نظر میرسد که در این تابلو با تکهبریدههای کاغذ سه زن تأثیرگذار در زندگیاش، اولگا کولکلووا (۱۹۵۵-۱۸۹۱)، دورا مار و ماری ترز والتر (۱۹۰۹- ۱۹۷۷) را بازنمایی کرده است. تکهچسبانیهای پسزمینه و نقشهای لباسها و اندامها و طرح تکهتکهی چهرهها بازتابی از پیچیدگی و تنوع و تنش این روابط پرفراز و نشیب است.
پیکاسو با استفاده از کلاژ و چاپ از تابلوهای جدید و قدیم محبوبش نسخههایی تازه و متفاوت میآفرید.
(تابلویی براساس نهار در چمنزار ادوارد مانه، چاپ لینو، ۱۹۶۲)
چاپ و کلاژ برای پیکاسو قالبهایی سریعتر و خلقالساعهتر بودند. شتاب اجرا و نتیجه در روشهای جدیدتر با آهنگ شتابان خلاقیتش هماهنگتر بود. با تکهچسبانی و چاپ بر کاغذ یا سطوح دیگر میتوانست در آثار قدیم یا جدید محبوبش جستوجو کند و از آنها تصویر و تفسیر جدید بهدست دهد. بین سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۵ کار خلق نسخههای متنوعی از نقاشی زنان الجزایری تابلویی اثر اوژن دلاکروا (۱۸۶۳-۱۷۹۸) را آغاز کرد و نیز نخستین طرحش از تابلوی ناهار در چمنزار کار ادوارد مانه (۱۸۸۳-۱۸۳۲) را به تصویر درآورد. کار بر کلاژها و نقاشیهای مختلف براساس تابلوی مانه به صورت پراکنده تا ۱۹۶۱ به درازا انجامید.
بهکارگیری گسترده و سادهی کاغذ از جانب پیکاسو، تصور استعلایی از هنر نقاشی را به کشمکش طلبید. بازسازیهای کلاژی و ناواقعگرایش از بخشهایی از نقاشیهای کلاسیکقلمدادشده نیز با تکثیر و تکهتکهکردن این آثار یکه و یگانه، وحدانیت و کلیت تقدسشان را میشکست و از سپهر هنر والا به زیر، به زمین، عرف میکشاندشان. کاغذ پیشپا افتاده، جانشین رنگ و روغن و جلا و جلوهگری شد و سرعت جای زمان دراز برای خلق اثر را گرفت. طول مدت آفرینش که میزانی برای سنجش ارزش به شمار میآمد کنار رفته و شتاب خلق، معیار تازه ارزیابی شده بود.
پیکاسو با طراحی بر کاغذ و برش و تای آن برای نخستینبار مجسمههای کاغذی کوچک و ظریفی ساخت. (سر زن، برش و تا با کاغذ، ۱۹۶۲)
کار دیگری که بهویژه از دههی ۱۹۶۰ تا پایان عمر در پیش گرفت خلق مجسمههای کاغذی با تکنیک برش و تا (cut and fold) بود. در نگرش سنتی کاغذ به سبب تغییرپذیری و ناماندگاریاش نامناسبترین ماده برای حجمسازی به شمار میآمد. پیکاسو با طراحی بر کاغذ و برش و تای آن مجسمههای کاغذی کوچک و ظریفی ساخت که انگار برجستهنمایی طراحیها و کلاژهایش بود.
تجربهورزی پیکاسو با کاغذ همچون کودک بازیگوشی بود که بازیچهها و افزارهای کودکانه میسازد. این جستوجوها پای پدیدههای دیگر را نیز که بهذات خود مادهی خلق اثر هنری به شمار نمیرفتند، به فرایند خلق تصویر گشود؛ اشیایی چون جامهای نوشیدنی، پیپ، مشما و لوازم ماهیگیری. از این طریق تحولی بنیادین در ساخت آثار هنری رخ داد که آن را همسنگ پیدایی کوبیسم در تاریخ هنر قدر مینهند.
تجربهورزی پیکاسو با کاغذ همچون کودک بازیگوشی بود که بازیچهها و افزارهای کودکانه میسازد.
(نقاب، تکهکاغذ با طرح رومیزی، ۱۹۴۳)
انواع کلاژ که در فرهنگ بصری و دنیای امروز پذیرفته شدهاند، در آغاز پیدایش هنر نو آثاری نابهنجار و ناموجه تلقی میشدند. تمرکز و تلاش پیکاسو بر کاغذکاری در امتداد دههها سبب شد که کلاژ و اطوار گوناگونش به فرهنگ هنر تجسمی راه یابد و رواج گیرد. اشتیاقش به کاغذ، آن را از جایگاه شیئی روزمره به مقام مادهای ارزنده در خلق آثار هنری ارزشمند ارتقاء داد.
دلبردگی کاغذ از او نه تنها در آثارش که در نوشتههایش نیز آشکار است. در نامهاش به دوستی نوشت: «به تصادف انبوهی کاغذ ژاپنی به دستم رسید که برایم گران تمام شد، اما بدون آنها این طراحیها پدید نمیآمدند. کاغذ مرا اغوا میکند.»
All images © Succession Picasso/DACS 2019