میتو ریکار، متخصص ژنتیک سلولی که یک راهب بودایی هم هست، هشدار میدهد که زمان بازاندیشی در رابطهی ما انسانها با دیگر جانوران دنیا فرا رسیده است: جانورانی که ما انسانها، بدون هیچ دلیل اخلاقی موجهی، از آنها بهرهکشی کرده و آنها را قتل عام میکنیم. ریکار در مصاحبه با روزنامهی «لیبراسیون» از ایدههای خود در دفاع از حقوق حیوانات بحث میکند.
رباخواری، یا وام دادن پول در ازای پس گرفتن آن به همراه بهره، تا قرنها به عنوان اقدامی غیراخلاقی از سوی ادیان مختلف محکوم میشد. با این حال، پیدایش بانکداری جدید و تغییر ساختارهای اقتصادی، نهادهای دینی را به تجدید نظر در حکم ممنوعیت ربا، و ارائهی تعریف تازهای از رابطهی اخلاق و اقتصاد واداشت.
پرسش از «مسئلهی بنیادین ایران» را این بار با سعید رضوی فقیه طرح کردهایم. او که دکترای فلسفه خود را از دانشگاه تربیت مدرس گرفته، سالها به عنوان روزنامهنگار در نشریات و سایتهای اینترنتی فعالیت کرده و مدتی نیز به عنوان فعال سیاسی شناخته میشد. رضوی فقیه در پاسخ خود تأکید میکند که پیش از بحث دربارهی مسئلهی ایران، باید دربارهی معنی ایرانی بودن گفتوگو کرد و توجه داشت که مفهوم ایران و ایرانی بودن در طول قرنها تغییرات زیادی کرده است...
همدلی کردن با دیگران اغلب به عنوان مبنای ضروری برای «عمل اخلاقی» مطرح میشود. همدلی متکی به تشخیص «شباهت» ما با بعضی از انسانهاست. اما در قبال کسانی که آنها را اساساً با خود «متفاوت» مییابیم، در قبال این «دیگران»، چگونه میشود به شکل اخلاقی رفتار کرد و با آنها همدلی داشت؟
تقریباً محال است که بتوانیم کسی را پیدا کنیم که «طلاق» به شکل قابل ملاحظهای بر زندگیاش اثر نگذاشته باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، پایان دادن به ازدواج میتواند یکی از اخلاقیترین یا غیراخلاقیترین تصمیمهایی باشد که هرکسی میگیرد. طلاق گرفتن در چه شرایطی از نظر اخلاقی مجاز میشود؟
ترس از مرگ تقریباً حسی فراگیر در میان همهی انسانهاست. اما ریشهی این ترس چیست؟ آیا چنان که اپیکور، فیلسوف یونانی، مدعی بوده چنین ترسی نامعقول است چون مردن آسیبی به ما نمیرساند؟ یا این که چنین ترسی دلایل دیگری دارد، دلایلی که در اخلاق و دیگر اعتقادات ما ریشه دارند؟