پرورش «سوژهی مؤمن»؛ بحران مدرسه و نظام آموزشی در ایران
پرویز نیکنام
در سال ۱۳۹۷ کتابی با عنوان مرگ مدرسه؟ منتشر شد. این کتاب مجموعه مقالاتی بود که پژوهشگران حوزهی آموزش و پرورش با نگاهی انتقادی به مدرسه و نظام آموزشی نوشته بودند.
در سال ۱۳۹۷ کتابی با عنوان مرگ مدرسه؟ منتشر شد. این کتاب مجموعه مقالاتی بود که پژوهشگران حوزهی آموزش و پرورش با نگاهی انتقادی به مدرسه و نظام آموزشی نوشته بودند.
این مجموعه شامل اسنپشاتهایی از حال و هوای شهری و اجتماعی دهههای ۷۰ و ۸۰ شمسی است که به عنوان منبعی برای پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران، مورد توجه قرار گرفته است. این ویدئو گفتگوییست با ساسان فارسانی دربارهی این آرشیو.
هر کس که میخواهد سینمای مهرجویی را بشناسد باید گفتوگوی بهمن مقصودلو با مهرجویی را بخواند چون دربارهی تمام فیلمهای مهرجویی، از آغاز تا پایان، حرف و سخن دارد و نگاه مهرجویی به تمام فیلمهایش را بی کم و کاست میشکافد.
اوپی سرگرم سفر در هند بود و شفق در خانهاش در لندن به سر میبرد. آنها در این مکالمه به موضوعات گوناگونی مثل تهدید سانسور و خیزش پوپولیسم، مشکلات نویسندگانِ چندهویتی و اهمیتِ توجه به رویدادهای پیچیدهی تاریخی در آثارشان پرداختند.
اغلب متون دربارهی زندگی در شوروی، به ویژه خاطرات و زندگینامهها، بر بیزاری نویسندگانشان از اقدامات و شیوههای تفکر رسمی شوروی تأکید دارند ... با این حال، مخالفانْ واقعیتهای شوروی را نادیده نمیگرفتند بلکه توجهها را به آن جلب میکردند و خواهان تغییرش بودند.
پیش از این، مخالفان اعدام، بیشتر معترض به اعدام کسانی بودند که «بیگناه» یا «قربانی ستم و شرایط دشوار و نابرابر» به شمار میرفتند. این بار اما اعتراض به اعدام از جایگاه انسانبودن برمیخیزد.
پای صحبت هفتنفر از نسل زد، از هفتگوشهی ایران و جهان، نشستهایم ــ هفت جوان نسل زدیِ ۲۰ تا ۲۷ ساله از اصفهان، کردستان، سراوان، تورنتو، آمستردام و شهرستانی کوچک در مرکز ایران.
نظم جدیدی در حال ظهور است ــ نظمی که میتوانیم آن را مدرنیتهی دیجیتال بخوانیم. در اینجا هدف ما بررسی بنیادهای معرفتشناختی مدرنیتهی دیجیتال است: شیوههای شناختن، سخن گفتن و تخیل کردنی که تعیینکنندهی این عصرند.
گاهی اوضاع نه با کشفِ حقیقتی تازه بلکه با بیان آنچه همه از پیش میدانستند دگرگون میشود. گاهی بر زبان آمدنِ رازی نهفته سبب میشود که رابطهای عاطفی از بنیاد زیر و رو شود. و گاهی بیان حقیقتی که همه میدانند اما هیچکس را یارای بازگفتنش نیست میتواند ساختاری سیاسی را فرو بریزد.
لیلیت تریان آموزگار و پیشگام آموزش مجسمهسازی مدرن دانشگاهی در ایران است و اگر نقش ابوالحسن صدیقی در احیای دوبارهی مجسمهسازی را به کناری بگذاریم، لیلیت از نخستین هنرمندانی است که پای مجسمهسازی مدرن را به ایران باز کرد و با تربیت شاگردان و نسل تازه هنرمندان مجسمهساز در توسعه و گسترش این هنر کوشید.
اگر ظاهر، گفتار و کردار یک نفر با افسانهی رایج دربارهی نوابغ سازگار نباشد ــ برای مثال اگر حوصلهسربر، راضی و خرسند، و دلسوز عزیزانش باشد ــ بعید است که او را نابغه بدانیم، حتی اگر دستاوردهای خیرهکنندهای داشته باشد.
در این پادکست شبنم طلوعی با حمید متبسم موسیقیدان، نوازندهی تار و سهتار، و آهنگساز برجستهی ایرانی در مورد زندگی و کارنامهی حرفهای او گفتوگو کرده است.
شهرزاد اکبر، رئیس نهاد «رواداری» و یکی از برگزارکنندگان این دادگاه، میگوید: «میخواستیم با برگزاری این دادگاه مردمی بگوییم که زنان افغانستان فقط منتظر دیگران نیستند و خودشان دست به اقدام زدهاند، عاملیت دارند و میخواهند صدایشان را به گوش دنیا برسانند.»
تقوایی بارها به شیوههای مختلف گفت که در جوامع سانسورزده، هنرمند و روشنفکر را باید با کارهایی که نساخته و حرفهایی که نزده شناخت و قضاوت کرد.
در اولین بخش کتاب، مایکل شیخ به غذایی اشاره میکند که او را به تحقیق برای نگارش این کتاب برانگیخت. شیخ در آخرین روز اقامت در افغانستان برای اولین بار این غذا را چشید و از خوشمزگیاش مبهوت شد.
بهشت و جهنم فقط روی زمین وجود دارند، و الان همینجا هستند. لازم نیست که منتظرشان بمانیم. اما منتظرشان میمانیم، و با امید واهی به خود تسلی میدهیم.
انتشار کتاب میراث ادبی فاطمه سیاح در شوروی رویداد جالبتوجهی در عرصهی تاریخ نقد ادبی در ایران به شمار میرود.
در رستوران فرودگاه آمستردام نشستهام. زمان پروازم به دوبلین ساعت دو و نیم است. از پیش به من گفتهاند که در طول پرواز از آمستردام به دوبلین، با ایوان كلیما، نویسندهی چک، همسفرم.
برای نویسندگان ممنوعالقلم فقط پستترین مشاغل مجاز بود؛ حمالی، شبگردی، شیشهشویی، رفتگری و، اگر خوششانس بودند، انبارداری. اما همین نویسندگان در آن دوران بهترین کتابها را نوشتند.
کلیما از دههی ۱۳۷۰ با ما ایرانیها بود. با آن لحن روراست و صمیمیاش و با آن چهرهی دوستداشتنی و موهای بیتلیاش بر روی جلد کتابهایش.
هنوز در دوران پیشاگذار هستیم و تا رسیدن به مرحلهی شروع گذار راه درازی در پیش داریم. در این مرحله مسئلهی اصلی نقشهی راه است و سپس ائتلافسازی و توافق پیرامون روایت مشترک.
مولانا، طی سالها و در اثر عواملی که در این مقاله به آن میپردازیم، چنان دگرگون شد که به قول خودش، از «زاهد کشوری» و «صاحب منبر»، به «عاشق کفزنانِ» معشوق خود، بدل گردید.