ارمنیهای ایران هر روز کمتر میشوند. هر بار که راه مهاجرت باز میشود، عدهای میروند و خیلی از شهرها از ارامنه خالی شده است. در آبادان قبل از انقلاب و جنگ، حدود دو هزار خانوادهی ارمنی زندگی میکردند و ارامنه برای خودشان چند مدرسه و کلیسا و انجمن داشتند. حالا اما، فقط یک ارمنی آنجا باقی مانده، که کلیددار تنها کلیسای سرپا ماندهی شهر است.
تجربیات ترکیه نمونهی روشنی است از اینکه در کشوری با ساختار موزائیکی متشکل از قومیتها و ملیتهای گوناگونی که هر یک زبان خود را دارند، هرگونه سیاست هویتگرا، و بهویژه ملی/مرکزگرا، به شکافهای قومی دامن میزند، و وضعیت معمولاً برگشتناپذیری را به وجود میآورد که عموماً به فاجعه میانجامد.
مقالات زیر به زندگی و کارِ زنانی میپردازد که آثارشان نظرات کلیشهای دربارهی عکس در خاورمیانه ــ و بهویژه عکسهای زنان ــ را رد کرده و میکند. این مقالات نشان میدهد که نخستین عکاسان زن، مثل هر هنرمند دیگری، برای توصیف دنیای اطراف خود از ایدهها و فناوریهای جدید بهره بردند و در دههی ۱۹۲۰ زنان نقشهای اجتماعیِ جدیدی را بر عهده گرفتند.
در دوران تیرهوتار جنگ جهانی دوم، سرکوب سیاسی و تحمیل «مالیات بر ثروت» بر اقلیتهای دینی نویسنده و هنرمندی به نام آرام را به فرار از ترکیه وامیدارد. او در کلبهای جنگلی در روستایی واقع در مرز گرجستان شوروی مخفی میشود و خاطرات تلخ دوران کودکی و شوک روحیِ ]ناشی از نسلکشی ارامنه در[ سال 1915 را در ذهن خود مرور میکند.
موضع مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار ترکیهی مدرن، دربارهی نسلکشی ارامنه از موضوعات به شدت بحثانگیز است. بررسی آثار آتاتورک نشان میدهد که، اگرچه او این فاجعه را «عملی شرمآور» شمرده، با مطرح کردن خشونت ارامنه با ترکها به عنوان سیاست نابودسازی و توحشی منحصر به فرد در تاریخ، در صدد کماهمیت جلوه دادن آن نسلکشی است.
بیش از یک قرن پس از قتل عام ارامنه در ترکیهی عثمانی، خانوادههای قربانیان و بازماندگان این فاجعه همچنان به شرح ابعاد گوناگون آن میپردازند. داون مککین، نویسنده و خبرنگار ارمنیتبار آمریکایی در کتاب «پیادهروی صد ساله: یک اودیسهی ارمنی»، با اتکا به سرگذشت و خاطرات پدربزرگاش، روایتی استثنایی از این نسلکشی عرضه میکند.