مسلط شدن شبکههای خبری بر زندگی روزانهی ما، و فراگیر شدن شبکههای اجتماعی و وابستگی روزافزون ما به آنها، به گرفتار شدن بسیاری از ما در «حبابهای شناختی» و «اتاقهای پژواک» منجر شده است. این حبابها و اتاقها چه ویژگیها و چه تفاوتهایی دارند؟ چه تأثیراث زیانباری بر ما میگذارند؟ و چگونه میشود از آنها بیرون آمد؟
از زمان پیدایش دموکراسی در آمریکا، به مردم وعده داده شده است که با ایجاد فرصتهایی برای رقابت ایدهها در شرایطی منصفانه و آزاد، از حقیقت و حقانیت حفاظت خواهد شد. شهروندان آمریکایی مدتها است که به این «بازار ایدهها» دل بستهاند. با این حال، سال گذشته تردیدهایی در این زمینه به وجود آمد که چنین بازاری نمیتواند پیوندهای صادقانهای در عصر دوقطبی ما برقرار کند.
معروف است که غول رسانهای، تد ترنر، زمانی در دههی 1990، و در اوج دوران خودشیفتگی گفته است: «اگر من فقط کمی تواضع داشتم، انسان کاملی بودم!» اگرچه ترنر نسبت به آن زمان بسیار متواضعتر شده است، امروزه کارآفرینان در عرصهی فنآوری اغلب همانقدر رفتار پرتکبر دارند.