از یک جهت، تاریخ بشر را میتوان فهرستی طولانیِ غمانگیزی از سنگدلی و بیرحمی دانست: جنگ، بردهداری، نسلکشی، و آزار و اذیت سیاسی. از جهت دیگر، به روشنی میتوان خطوط اصلیِ پیشرفت اخلاقی را دید. در واقع، تنها در دو قرن گذشته دو انبساط چشمگیر در «دایرهی اخلاق» رخ داده است. اولی عبارت بود از جابهجایی از «حقوق قبیلهای» به حقوق بشرِ جهانشمول. دومی عبارت است از تعمیم مستمر حقوق اخلاقی به موجودات غیربشری.
یولیوس مارگولین میپرسد آیا روسیهی واقعی همانی است که پیروزی خود بر آلمان نازی را در «میدان سرخ» جشن میگیرد؟ یا آن کشوری است که در جهانِ ناشناختهی اردوگاههای کارِ اجباری وجود دارد که آن را «سرزمین زک» (سرزمین زندانی) مینامد. او در سالهای 1946 و 1947 درینباره نگاشت، یعنی دقیقاً پنج سال بعد از حبس با اعمال شاقه در شوروی. این مسئله هنوز در روسیهی قرن بیست و یکم مطرح است.
شیوع ویروس کرونا، بیکاریِ فزاینده، افزایش نابرابریهای اقتصادی، و تشدید وضعیت اضطراریِ تغییرات اقلیمی تنها ویژگیهای مهم سال ۲۰۲۰ نبودهاند. جرائم ناشی از نفرت هم به طرز نگرانکنندهای در سراسر دنیا افزایش یافته است.
اگر «مزرعهی حیوانات» و «دل تاریکی» رتبهی اول و دوم بهترین رمانهای سیاسی را احراز کنند، رتبه سوم بیشک از آنِ داستانی بسیار کوتاه است که به فارسی هم ترجمه شده...
من در دو سال و نیم گذشته انگیزههای تروریستها را مطالعه کردهام تا بتوانم به پیشبرد بحث دربارهی پیشگیری از حملات بعدی کمک کنم. من با روانشناسان، افراطگرایان سابق، کسانی که با متهمان تروریستی در زندان کار میکنند، مأموران عالیرتبهی پلیس و قربانیان مصاحبه کردهام...
وقتی بوداییها به مسلمانان روهینگیا در میانمار حمله کردند بسیاری از مردم از شنیدن این که در قرن بیست و یکم هم قتل عام رخ میدهد، تکان خوردند. اما قتل عام اتفاق میافتد و شواهد فزاینده حاکی از آن است که این رویدادها از الگوهای آشنایی پیروی میکنند. در این صورت، باید بتوان وقوع آنها را پیشبینی کرد.