تا به حال به آدمهایی که فکر میکنند «عقل کل» هستند برخوردهاید؟ شاید حقیقت این است که خود ما هم فکر میکنیم از خیلی چیزها - از سیاست روز تا مشکلات اجتماع - سر در میآوریم. اما آیا اینکه منِ نوعی چنین فکر کنم، واقعاً خطری برای اجتماع محسوب میشود؟
در این نوشته خاویر سرکاس توضیح میدهد که چطور تلاش کرده است تا با بازگوییِ خاطرهی عموی مادرش که یک «شهید» فاشیست بوده، واقعیت منازعات امروز اسپانیا را روشن کند.
«از زمانی که من، همراه با ۱۷.۴ میلیون بریتانیایی دیگر، به خروج از اتحادیهی اروپا رأی مثبت دادم، حدود سه سال میگذرد. امروز میخواهم اقرار کنم که طرح برگزیت شکست خورده است.» این جملات آغازین مقالهی پیتر اوبورن، ستوننویس روزنامهی «دِیلی مِیل»، است که در آن توضیح داد چرا نظرش دربارهی برگزیت عوض شده است. این مقاله بسیار دست به دست شد و جلب توجه کرد چون نمونهی نادری از اقرار علنی به تغییر عقیده است.
اروپا در حال خوابگردی است و میرود تا از صفحهی روزگار محو شود. اروپاییها باید پیش از آن که دیر شود از خواب برخیزند. در غیر این صورت، اتحادیهی اروپا سرنوشتی شبیه به اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 خواهد داشت. به نظر نمیرسد که رهبران یا شهروندان عادیِ اتحادیهی اروپا فهمیده باشند که در چه لحظهی سرنوشتسازی به سر میبریم؛ احتمالات گوناگونی در برابر ما قرار دارد، و بنابراین نتیجهی نهایی به شدت نامعلوم است.
آیا دربارهی زوجی که تصمیم گرفتند اسم دخترشان را برگزیت بگذارند یا در مورد این واقعیت که در بخشهایی از بریتانیا که اهالیاش با خروج از اتحادیهی اروپا موافق بودند، جنون گاوی شایع بوده است، چیزی شنیدهاید؟ دربارهی این قضیه که تشعشعات ناشی از تلفن همراه مغز را معیوب میکند و دیوانگیِ شدید به بار میآورد، چطور؟
به نظرِ اندیشکدهی «خانهی آزادی»، افول دموکراسی در سراسر جهان «نگرانکننده» است و شمار فزایندهای از کشورها به سوی حکومت اقتدارگرایانه گام برمیدارند. یافتهها نشان میدهد که سال ۲۰۱۸ سیزدهمین سال متوالیِ کاهش آزادی در گوشه و کنار کرهی زمین بود. در ۱۲ ماه گذشته حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی در ۶۸ کشور کاهش یافت و تنها ۵۰ کشور شاهد نوعی بهبود در این عرصه بودند.