تب‌های اولیه

زنانی که می‌خواهند به حجاب گره نخورند

مریم فومنی

حجاب برای زنانی که اغلب از کودکی چادر و روسری به سر کرده‌اند، نه تنها نوعی پوشش بلکه یکی از مهم‌ترین بخش‌های هویتشان است. حتی اگر خودشان، این هویت را به رسمیت نشناسند، دیگران از دوست و همکلاسی و همسایه تا خانواده و حکومت آنها را با این هویت تعریف می‌کنند و به‌راحتی زیر بار تغییرش نمی‌روند.

زنان ایرانیِ معترض به حجاب اجباری، در نمایشگاه «بدون مرز: ساختن جهانی‌ فمینیستی با تصویر»

مریم فومنی

۴۴ سال پس از تظاهرات زنان ایرانی علیه اجباریشدن حجاب، تصاویری که سوفی کی‌یر (Sophie Keir)، عکاس و روزنامه‌نگار کانادایی، از این رویداد ثبت کرده برای نخستین بار به نمایش گذاشته شده است. ۲۷ عکسی که در نمایشگاهِ «بدون مرز: ساختن جهانی‌ فمینیستی با تصویر» در برلین در معرض دید عموم گذاشته‌ شده‌اند، بخشی از مجموعه‌ی بیش از دوهزار عکسی است که سوفی‌ کی‌یر از تظاهرات شش روزه‌ی ۱۷ تا ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ ثبت کرده است.

چطور باحجاب شدیم؟ به اجبار یا به انتخاب؟

مریم فومنی

هرچند گفتگو با این ۱۴ نفر نمی‌تواند تصویر کاملی از تجربه‌ی زنان ایرانی در مورد حجاب ارائه کند، اما کوشیده‌ام با نشستن پای صحبت‌ زنان بلوچ، ترک، همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنسجندری که در شهرهای مختلف ایران، از قم و اصفهان و تهران تا اهواز و تبریز و زاهدان، زندگی کرده‌اند، بخش کوچکی از تجربه‌های کمتر شنیدهشده را ثبت کنم.

یادداشت‌های روزانه از کابل ــ بخش چهارم

لاله رحمانی

دختر کاکایم رفت تا دَر را بسته کند. وقتی آمد، گفت: «همسایه چنان خوب با طالب دست میدهد گویی دوستش باشد. همینقدر زود فراموش کردید که عسکرهایمان را همین انسانها کشته بودند.»

اولین مواجهه با حجاب: از بهت و پذیرش تا درد و عادت

مریم فومنی

از چهارده زنِ ۲۶ تا ۷۸ساله‌ای که با آنها مصاحبه کردم، دو نفرشان چادری هستند؛ یک نفر دیگر قبلاً چادر به سر می‌کرده است و حالا با حفظ اعتقاد به حجاب، فقط روسری به سر می‌کند؛ شش نفر از آنها قبلاً چادری بوده‌اند اما اکنون حجاب ندارند؛ یک نفر از این پنج نفر هنوز در برخی جمع‌های خانوادگی روسری به سر می‌کند؛ پنج نفر دیگر نیز که از خانواده‌های سکولار آمده‌اند، چالش‌هایشان با حجاب از زمان ورود به جامعه شروع شده است. یکی از این پنج‌ نفر در دوره‌ی کوتاهی حجاب بر سر می‌کرد.

یادداشت‌های روزانه از کابل ــ بخش اول

لاله رحمانی

آنچه می‌خوانید قسمت‌هایی از یادداشت‌های دختر نوزده‌ساله‌ی افغانستانی با نام مستعار لاله است. او در این یادداشت‌ها احساسات، افکار و مشاهداتش از زندگی این روزها در کابل را ثبت کرده است.

قصه‌ی صد ساله‌ی زنان افغان

داود ناجی

«نان، کار، آزادی». این شعار زنان در کابل و چند شهر دیگر افغانستان است که در حاکمیت طالبان بارها به خیابان آمده‌اند. شمار این زنان شجاع که چشم در چشم طالبان و با قبول خطرات جدی فریاد خود و همه‌ی زنان افغانستان را به سراسر جهان رسانده‌اند، به مراتب کمتر از تعداد زنانی است که همین چند ماه پیش یک چهارم مجلس افغانستان را به خود اختصاص داده بودند.

تاریخ‌نگاری نو در پهنه‌ی جغرافیای کهن

وحید ولی‌زاده

کرونین، که پژوهشگر کالج سنت آنتونی و هموند دپارتمان شرق‌شناسی در دانشگاه آکسفورد است، در کتاب جدید خود از دو روایت غالب در مطالعات مربوط به شرق میانه و ایران‌شناسی فاصله می‌گیرد: نخست روایتی که مدرنیزاسیون را در این مناطق ‌پروژه‌ای تحمیلی و از بالا به پایین می‌بیند و دوم روایتی که مرزهای ملی را ظرفی طبیعی و بدیهی برای بررسی پدیدارهای اجتماعی می‌داند.